ناظر اقتصاد: به دلیل رشد قابل ملاحظه جمعیت کشور طی دو دهه گذشته، تقاضای غذا بـه صورت فزایندهای افزایش یافته و تأمین استقلال و امنیت غذایی جامعه را بـه صـورت مسئلهای اساسی مطرح ساخته است. از سـوی دیگر در حال حاضر ایجـاد اشتغال، توسعه پایدار و حفظ محیط زیست از مهمترین چالشهای اقتصادی ـ اجتماعی کشور به شمار میآیند. از این رو، گزارش حاضر به بررس وضعیت و اهمیت کشاورزی ایران و نیز حجم سرمایهگذاری خطرپذیر صورت گرفته در جهان بر روی این بخش خواهد پرداخت.
بخش کشاورزی به جهت تأثیر فراگیری که میتواند در کلیه زمینههای یاد شده داشته باشد از جایگاه مهمی برخوردار است. ایـن امر ضرورت داشتن توجه خاص و حمایت کارآمد دولت از بخش مذکور را در جهت توسعه آن و انجام سرمایهگذاریهای جدید آشکار میسازد.
نقش و اهمیت کشاورزی در اقتصاد جهان
دستیابی به رشد پایدار کـشاورزی از جملـه مـسائل اساسـی اسـت کـه دولتهـا و کشورهای با درآمد پایین و متوسط با آن مواجه میباشند. ایجاد چنین رشدی به تمایل دولتها در زمینه فقرزدایی، ضرورت ساماندهی عرضـه غـذای کـافی و توجـه بـه نقـش کلیدی که بخش کشاورزی میتوانـد در توسـعه فراگیـر اقتـصادی کـشورها ایفـا نمایـد بستگی دارد.
در حال حاضر عرضه غذا در جهان به یک بحران در کشاورزی تبدیل شده است. برخی از دلایل ایجاد چنین پدیدهای عبارتند از:
الف) رشد جمعیت و درآمد سرانه در کشورهای تازه صنعتی شده و کشورهای پرجمعیت و نیز وضعیت نگران کننده کشورهای کـم درآمـد (کـه عمـدتا بـا کمبـود غـذا روبـهرو هستند) موجب افزایش تقاضای غذا و افزون شدن آن بر عرضه جهانی غذا گردیده و بـر موجودی و قیمتهای جاری مواد غذایی تأثیرگذاشته است.
ب) میزان عرضه و قیمتهای جاری مواد غذایی در حدی است که شمار زیادی از مـردم فقیر از رژیمهای غذایی مناسبی برخوردار نیستند.
ج) باوجود پیشرفتهای فناوری طی چند دهه گذشته که توانست محدودیتهای عرضه را برطرف نماید و تولید اقلام مهم غذایی را افزایش دهد، اما این فناوریها با شرایط تولید تمامی محصولات سازگار نبودهاند. بعلاوه درمورد برخی کالاهای اساسی، فنآوریهای تولید، محصول را به حد تولید بالقوه نزدیک کرده است (مقارن با دور نخست انقلاب سبز در آسیا). بدین ترتیب از طریق فناوریهای موجود امکان رشد تولید و بهرهوری کاهش یافته است.
سرمایهگذاری خطرپذیر در بخش کشاورزی
بخش فناوری کشاورزی در سالهای اخیر توجه زیادی را از جانب سرمایهگذاران به خود جلب نموده و سرمایهگذاریهای خطرپذیر انجامشده در این زمینه رشد قابلملاحظهای را داشته است. سرمایهگذاران مخاطره پذیر بهطور قابل ملاحظهای به سمت فنّاوری و نوآوریهایی که به محصولات کشاورزی در مقیاس وسیع، پایدار و قابل پیشبینی که قبلاً بهعنوان یک بخش غیر قابل پیشبینی با بازارهای غیر معتبر شناخته میشد، جذب شدهاند(KPMG,2018).
سال ۲۰۱۸ سالی بسیار ویژه برای سرمایهگذاری خطرپذیر در زمینه تکنولوژی کشاورزی بود، در این سال بیش از ۱.۷ میلیارد دلار در زمینه فناوری کشاورزی صورت گرفته است. عمده سرمایهگذاریهای انجامشده در شرکتهایی چون جینگو بیوورک ، ایندیگو اگرو و فارمرز بیزنس نتورک صورت پذیرفته است. در سال ۲۰۱۹ نیز این حرکت با بیش از ۶۰۰ میلیون سرمایهگذاری در ۱۰۵ پروژه (در ۳ ماهه اول سال) ادامهدار بوده است.
فناوریهای جدید به سرمایهگذاران این اجازه را میدهد که سرمایهگذاری کنند
کشاورزی بهعنوان مقصدی برای سرمایهگذاری خطرپذیر تبدیل شده است، چرا که پیشرفتهای چشمگیری در بخش فنّاوری کشاورزی که کشاورزان را قادر به پیش بینی بهتر، مدیریت و تقویت تولیدات کشاورزی میکند پذیرفته است. بهطور سنتی، کشاورزی به دلیل وجود عوامل غیرقابلپیشبینی همچون هوا، بیماری و آفات و نوسانات دائمی بازار کالا بهعنوان یک صنعت فرار مد نظر قرار گرفته است. شرکتهایی که به ارائه فنّاوریهایی با هدف بهتر و آسانتر کردن فرایند و شیوههای تولید غذا (در تمامی مراحل کاشت، داشت و برداشت) بهعنوان شرکتهایی جذاب در نظر گرفته میشوند. همچنین فنّاوریهایی که به بهبود بهرهوری محصولات کشاورزی کمک میکند (به دلیل کاهش هزینههای مالی و محیطی)، نیز موردعلاقه سرمایهگذاران مخاطره پذیر هستند(KPMG,2019 ).
مرزهای جغرافیایی سرمایهگذاری خطر پذیر در فناوری کشاورزی
درحالیکه ایالاتمتحده، هندوستان و برزیل علاقه شدیدی به سرمایهگذاری بر فناوری کشاورزی (به دلیل جمعیت در حال رشد آنها و نیا به غذای بیشتر در آینده) دارند، کشورهایی چون استرالیا، نیوزلند و هلند نیز شیوههای نوآورانهای را برای ارتقای عملکرد و افزایش اهمیت کشاورزی از خود نشان دادهاند. برای مثال، مناطقی با شرایطی جوی (آبوهوای) چندگانه مانند استرالیا احتمال زیادی دارد که راهحلهای مبتنی بر فناوری قوی داشته باشد. هلند شهرت قابلتوجهی در زمینه باغبانی و پروش گل و گیاه دارد. برخی از مناطق نیز فناوریهای کشاورزی پیشرفتهای را با استفاده از فناوریهای نظامی توسعه دادهاند.
نکته قابلتوجه این است که روند رو به افزایشی خوشهسازی در این زمینه پیدا شده است، به ویژه دور هم آوردن اکوسیستمهایی که شامل بدنه صنعتی و بازیگران تحقیقاتی و دانشی هستند. تریپل هلیکس (triple helix of industry) صنعت، تحقیقات (دانشگاه) و دولت پس از ارتباط گرفتن با یکدیگر عنصر چهارم خود را که سرمایه است جذب میکند – جایی که سرمایهگذاری خطرپذیر شروع به فعالیت میکند.
در سه ماه اول سال ۲۰۱۹ در دنیا حدود ۱۰۵ سرمایهگذاری خطرپذیر در زمینه کشاورزی انجام پذیرفته است که رقمی حدود ۰.۶ میلیارد دلار به خود اختصاص داده است. در کل سال ۲۰۱۸ نیز مجموعاً ۲۱۸ سرمایهگذاری خطرپذیر انجام پذیرفته است. مجموع سرمایهگذاری خطرپذیر انجامشده در بازه ۲۰۱۵-۲۰۱۷ به طور نمایی افزایش پیدا کرده است که در مجموع بایستی گفت، این روند ناشی از چند عامل است:
- وجود پتانسیل در نوآوریهای فناورانه بخش کشاورزی برای خروج موفقیت آمیز (مانند گرانلوار و یا تکنولوژی بیلو ریور)
- آگاهی رو به رشد نیاز به محصولات بهرهورتر
- زنجیره تأمین کارآمد و نهایتاً نوآوریهای فنی
علیرغم اینکه سرمایهگذاری خطرپذیر جهانی در نیمه اول سال ۲۰۱۹ بسیار با قدرت ظاهر شده است، یک سؤال بزرگ در رابطه به نحوه ارزیابی سرمایهگذاری خطرپذیر وجود دارد. درواقع بایستی گفت که ارزیابی عملکرد سرمایهگذاری خطرپذیر کار بسیار سخت است، همچنین اینکه در آینده تمرکز بر چه نوع کسبوکار و ایدههایی خواهد بود نیز سؤالی چالشی است که بایستی برای آن جوابی قانع کننده جستوجو نمود.
اهمیت کشاورزی در ایران
بخش کشاورزی در ایران یکی از بخشهایی است که عملکرد آن در ایجاد ارزش افزوده بیش از هر چیز تابعی از عواملی همچون میزان بارندگی، جریانهای سطحی، سطح زیر کشت، میزان استحصال آب از منابع زیرزمینی و … است. در نتیجه عملکرد و اهمیت کشاورزی تقریباً مستقل از چرخههای تجاری (رونق و رکود) در اقتصاد ایران بوده است.
بررسی وضعیت بارندگی در سال آبی ۱۳۹۶-۱۳۹۷ حاکی از کاهش میزان بارندگی در این سال آبی نسبت به سال آبی قبل میباشد. طبق جدول (۱)، میزان بارندگی کشور در سال آبی ۱۳۹۶-۱۳۹۷ نسبت به سال آبی قبل از آن کاهش ۲۶.۶ درصدی داشته است.
جدول ۱: میزان بارندگی کل کشور در سال آبی
رشد افزوده بانک مرکزی بخش کشاورزی در سال ۱۳۹۵ بر اساس اعلام بانک مرکزی و مرکز آمار ایران به ترتیب ۴.۲ و ۳.۳ درصد بوده است. نمودار (۱) نشان میدهد ارزشافزوده این بخش از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۵ به جز سال ۱۳۸۷ روندی صعودی داشته است.

اهمیت شرایط جوی برای بخش کشاورزی
بخش کشاورزی یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی است که رشد ارزشافزوده این بخش تا حد زیادی متأثر از رشد میزان بارندگی است. بررسی وضعیت بارندگی، همانطور که در فصل اول نیز به آن اشاره گردید، در سال آبی ۱۳۹۶-۱۳۹۷ حاکی از کاهش میزان بارندگی در این سال آبی نسبت به سال آبی قبل (۱۳۹۵-۱۳۹۶) است. میزان بارندگی کشور را در سال آبی ۱۳۹۶-۱۳۹۷ نسبت به سال آبی قبل با کاهش همراه بوده و از ۲۳۳ میلیمتر به ۱۷۱ میلیمتر کاهش یافته که نشان از کاهش ۲.۶ درصدی میزان بارندگی است.
علاوه بر آثار میزان بارندگی، جریانهای سطحی و خروجی سدها بر تولیدات کشاورزی، باید اشاره کرد که عوامل دیگری از قبیل سطح زیر کشت، تکنولوژی استفاده از آب، میزان استحصال آب از منابع آب زیرزمینی، روشهای نوین خاکریزی، استفاده از بذرهای مقاوم به خشکی و استفاده از کودهای شیمیایی نیز بر میزان تولید محصولات کشاورزی اثرگذار هستند. البته میزان تولیدات غیرگیاهی با توجه به وابستگی به واردات نهاده کمتر تحت تأثیر کاهش بارندگی قرار میگیرند زیرا بخش عمدهای از نیاز علوفهای تولیدات دامی کشور از طریق واردات تأمین شده و کاهش بارشهای سالیانه تأثیر زیادی بر روی تولیدات دامی به عنوان بخش مهمی از تولیدات کشاورزی ندارد.
بخش کشاورزی که در سال ۱۳۹۶ به میزان ۰.۲% در رشد کل اقتصادی نقش داشته است و در سه ماهه اول سال ۱۳۹۷ به صفر رسیده است، با توجه به ماهیت کم نوسان رشد اقتصادی در این بخش در ایران میتوان در سه سناریو با نوسانهای کم به میزان ۰.۱% در سهم از رشد را برای گروه کشاورزی در نظر گرفت.
ویژگیها و چالشهای بازارهای مالی کشاورزی
اهمیت کشاورزی به دلیل ویژگیها و جنبههای اطلاعاتی خاص آن است. این ویژگیها عرضه و تقاضای خدمات مالی را محدود ساخته و حتی نقایص بازارهای مالی را دامن میزند. پراکندگی فضایی، عدم تجانس خاکها و آب و هوا میان مناطق و در درون آنها و تغییرات زیاد جوی در طی زمان و مکان، تولید کشاورزی را به صورت فعالیتی خاص درآورده است.
علاوه بر وجود این شرایط، عدم تقارن اطلاعات و عدم آگاهی از بروز مشکلات، وجود اختلاف درآمدی بین کشاورزان (که از نوسانات جوی و قیمت بر کلیه تولیدکنندگان مشابه در یک منطقه ناشی میشود) را افزایش میدهد.
تعیین اثرهای پراکندگی فضایی تولید، عوامل خاص مکانی و شوکهای برونـزا بـر عواید، به پیچیدگی کار موسسات مالی در شناسایی وضعیت مشتریان میافزاید.
وجـود عوامل مذکور و شرایط خارج از کنترل، برنتایج ارزیابی تأثیر گذاشته و سـطح فعالیتهـا را کمتر از حد بهینه نشان میدهد. از این رو آگاهی موسسات مالی از شرایط وام گیرندگان خیلی پرهزینه است. در نتیجه وام دهندگان به خاطر عدم آگاهی کامل از میزان ریسک فعالیتهای وام گیرندگان، احساس خطر کرده و سطح ریسک (احتمال نکول) را تعـدیل میکنند. به طور کلی چالشها و تنگناهای بازارهای مالی کشاورزی در کشورهای در حال توسعه بدین شرح است:
الف) سیاستهای نامناسب و مداخلات ناکارآمد دولت
در اتخاذ سیاستهای بخشی و در تدوین چارچوبهای قـانونی و مقرراتـی، گـرایش گستردهای به حمایت از بخش صنعت و توجه به جوامع شهری وجـود دارد. سیاسـتهای تجاری نامناسب نظیر کنترل قیمتهای محصولات کـشاورزی و قیمتهـای پـایین فـصلی، تعرفههای بالا بر صادرات محصولات کشاورزی، ارزشگذاری بیش از حـد نرخهـای ارز و سیاستهای ناظر بر واردات مواد غذایی که با هدف حفظ سطح رفاه شهرنشینان اتخاذ میشود باعث کاهش قیمت محصولات کشاورزی و درآمد کشاورزان میشود.
ب) تنگناهای بازارهای مالی و موانع واسطهگری مالی
در کشورهای در حال توسعه سیاستهای اقتصاد کلان نامناسب عملکرد بازارهـای مالی را تحت تأثیر قرار مـیدهـد. همچنـین اتخـاذ سیاسـتهای بخـشی نظیر کنترل قیمتی، سیاستهای تجاری و اولویتهای سرمایهگذاری دولت باعث تحریف در تخـصیص منابع از طریق واسطه گریهای مالی میشـود. بعـلاوه وجـود محـدودیتهـای قـانونی و مقرراتی موجب افزایش نااطمینانی و کـاهش بـازده انتظـاری بـرای اعتباردهنـدگان در معاملات مالی شده و هزینـههای معـاملاتی را افـزایش میدهـد و از عرضـه اعتبـار و سپردهها میکاهد. افزون بر اینها تنگناهای بازارهای مالی مانند عدم انعطاف این بازارهـا و اطلاعات ناقص، از تخصیص بهینه منابع جلوگیری میکند. این محدودیتهـا بـه طـور کلی بر واسطه گری و معاملات مالی در بخش کشاورزی تأثیرگذار است.
نتیجهگیری
در این گزارش به بررسی وضعیت و اهمیت کشاورزی اقتصاد ایران و جهان پرداخته شد. نتایج بررسی نشان میدهد که توسعه اقتصادی کشورهای پرجمعیت موجب شده که تقاضـای جهـانی غـذا بـه شکل فزایندهای افزایش یابد و توسعه کشاورزی را با فرصتها و چالشهای جدیدی مواجه ساخته است. این وضعیت در نتیجه ایجاد شرایط بهتر در مبـادلات تجـاری محـصولات کـشاورزی، گـرایش بـه تجـارت آزاد، گـشوده شـدن بازارهـای جهـانی غـذا و بهبـود محــیطهــای اقتــصادی ملــی و بــینالمللــی بــه وجــود آمــده اســت. ازایــن رو انجــام سرمایهگذاریهای جدید در کشاورزی و تأمین مـالی آن بـه عنـوان موضـوعی مهـم در عرصه جهانی مطرح میباشد.
فقدان بازار مالی کارآمد برای بخش کشاورزی و ناتوانی آن در تأمین منابع مـالی مورد نیاز سرمایهگذاری، روند توسعه بخـش مـذکور را کنـد نمـوده اسـت. سیاسـتهای اقتصاد کلان و بخشی نامناسب، تصور فقدان سودآوری و ضعف ساختاری نهادها و بـازار مالی کشاورزی و مداخلات ناکارآمد دولت در این بازار (نظیر وضع نرخ سود ترجیحـی و اعطای اعتبارات یارانهای، اعطای تـسهیلات تکلیفـی توسـط نظـام بـانکی، الـزام بانـک کشاورزی به اجرای اهداف و برنامههای اعتباری دولـت و تمرکـز صـرف ایـن بانـک بـر فعالیتهای بخش کشاورزی) از مهمترین چالشها و تنگناهای بازار مالی کشاورزی کـشور میباشد.
خیلی عالی
ممنوم از این پستی که ارائه دادین واقعا به درد بخور بود
خیلی مطالبتون بروز و عالیه , موفق باشید .
ممنون مطالبتون عالی بود
سلام خیلی مفید بود ممنون از شما