ناظر اقتصاد: کارآفرینی و ظرفیت خلق شغل کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و اجتماعی، نقش اساسی در فرایند توسعه جوامع دارند. از آنجا که نمیتوان اثر کسب و کارهای کوچک را در رشد اقتصادی کشورها نادیده گرفت، برای پیشرو بودن در این امر، کشورها اقدام به سیاستگذاری و برنامهریزیهای بلندمدت کرده و مشوقها و شرایطی را به وجود میآورند تا از ظرفیت خلق شغل کسب و کارهای کوچک و متوسط برای رسیدن به رشدی پایدار استفاده نمایند. در این گزارش به بررسی وضعیت کسب و کارهای کوچک و متوسط از نظر جایگاه آنها در ظرفیت خلق شغل در ایالات متحده آمریکا پرداخته شده است.
در بسیاری از کشورها اکثر مشاغل توسط کسب و کارهای کوچک و متوسط ایجاد میشود. در ۳۰ کشوری که دارای بالاترین درآمد در سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) هستند، بیش از دو سوم افراد شاغل در کسب وکارهای کوچک مشغول به کار هستند.
تعریف کسب و کارهای کوچک و متوسط
کسب وکارهای کوچک و متوسط در کشورهای مختلف جهان دارای شباهتهای بسیاری هستند اما با این وجود، نمیتوان تعریف واحد و یکسانی از آنها ارائه داد و هر کشور باتوجه به شرایط خاص خود، تعریفی از آ ن ها ارائه کرده است.
در برخی از کشورها، این تعریف تنها بر اساس تعداد نیروی کار شکل میگیرد، در حالی که در برخی دیگر، متغیرهای مالی مانند گردش مالی و یا دارایی ها نیز در این تعریف گنجانده میشود. با این حال، مهمترین متغیری که مبنای تمامی تعاریف ارائه شده قرار میگیرد، تعداد کارکنان میباشد که از این متغیر نیز در کشورهای مختلف و حتی در صنایع مختلف، تعاریف متفاوتی ارائه شده است.
طبق تعریفی که بانک جهانی از کسب وکارهای کوچک و متوسط ارائه داده، این کسب وکارها به بنگاههایی اطلاق میگردد که دارای حداکثر ۳۰۰ پرسنل بوده و فروش کل سالیانه آن از ۱۵ میلیون دلار تجاوز نکند. بر اساس تعریف ارائه شده از سوی این بانک، چنین کسب وکارهای را میتوان به سه طبقه خرد، کوچک و متوسط تقسیم کرد:
جدول۱: طبقهبندی کسب و کارها براساس تعریف بانک جهانی
طبقهبندی کسب و کارها | تعداد پرسنل | کل داراییها / فروش سالیانه | |
۱ | کسب و کارهای خرد | کمتر از ۱۰ نفر | کمتر از ۱۰۰ هزار دلار |
۲ | کسب و کارهای کوچک | بین ۱۰ تا ۵۰ نفر | بین ۱۰۰هزار و ۳ میلیون دلار |
۳ | کسب و کارهای متوسط | بین ۵۰ تا ۳۰۰ نفر | بین ۳ میلیون و ۱۵ میلیون دلار |
امروزه به منظور حمایت و مرتفع سازی مشکلاتی که این گونه کسب وکارها با آنها روبه رو هستند، در کشورهای مختلف قوانین و تسهیلات گوناگونی برای حمایت از آنها به وجود آمده است و ایجاد فضای مناسب برای کمک به رشد و توسعه آنها یکی از مسئولیت های اصلی دولت ها است.
در ایران نیز تعریف کسب وکارهای کوچک و متوسط از سازمانی به سازمان دیگر فرق میکند و تعریف واحد و مشترکی در این خصوص وجود ندارد. ارگانها و سازمانهای مختلف هر یک بنا به مقتضیات کاری خود، تعاریف و تقسیمبندیهای متفاوتی ارائه دادهاند.
وزارتخانههای ذیربط اعم از وزارت صنعت، معدن و تجارت یک تعریف از این کسب وکارها دارند و بانک مرکزی و مرکز آمار نیز هر یک تعاریف متفاوتی از این بنگاهها ارائه دادهاند. شاخصهای مختلفی برای تعریف این کسب وکارها و ظرفیت خلق شغل آنها وجود دارد اما شاخصی که در این تعاریف مشترک است، تعداد کارکنان این کسب وکارها میباشد. به عنوان نمونه در طبقهبندی اداره آمار بانک مرکزی واحدهای با کمتر از ۱۰ پرسنل «خرد»، ۱۰ تا ۴۹ پرسنل «کوچک»، ۵۰ تا ۹۹ پرسنل «متوسط» و بالاتر از ۱۰۰ پرسنل «بزرگ» نامیده میشوند.
توسعه کسب وکارهای کوچک و متوسط، رمز توسعه اقتصادی دهه آینده است. بررسیها نشان داده است که کسب وکارهای کوچک و متوسط از طریق چهار کانال کارآفرینی، نوآوری و تغییر فناوری، پویایی صنعت و در نهایت ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش درآمد بر اقتصاد جهانی تاثیرگذارند.
در دو دهه اخیر تغییرات محتوایی و کیفی بسیار زیادی در بازارهای جهانی رخ داده است؛ و ماهیت کسب و کارها تغییراتی اساسی کرده است؛ به موازات آن، دوره تولید محوری به انتهای حیات خود رسیده و دوره مشتری محوری در حال شکلگیری است. تولیدکنندگان صنعتی، با هدف استفاده بهینه از امکانات و جلوگیری از هدر رفتن منابع با ارزش، تمهیداتی اندیشیدهاند که نتیجه آن تغییر در ساختار صنعتی خواهد بود. یکی از مشخصات بارز و اصلی این تغییر ساختار، رشد و ترویج بیش از پیش کسب وکارهای کوچک و متوسط است.
ظرفیت خلق شغل در کسب و کارهای کوچک و متوسط و اهمیت آن
کسب وکارهای کوچک و متوسط، در اکثر کشورها به عنوان عناصر مهم در پیشرفتهای اقتصادی- اجتماعی شناخته شده اند. این کسب وکارها خصوصاً در ایجاد فرصتهای شغلی با سرمایهگذاریهای پایین، توسعههای منطقهای، توسعههای سازمانی شرکتهای متکی بر اصول تکنولوژی، نوآوری محصولات و ایجاد روشهای نوین، اهمیت بسزایی دارند. نگاهی به نظام اقتصادی- اجتماعی در بسیاری از کشورهای پیشرفته و نو توسعه یافتهی جهان نشان می دهد که ایجاد و حمایت از کسب وکارهای کوچک و متوسط یکی از اولویت های اساسی در برنامههای توسعه اقتصادی این کشورها است.
این بنگاههای اقتصادی علی رغم آنکه به سرمایهگذاری کمتری نیاز دارند، بازدهی بیشتری داشته و در ایجاد اشتغال، ایجاد بستر مناسب برای نوآوری و اختراعات و افزایش صادرات این کشورها، نقش مهمی دارند. در بسیاری از کشورها این بنگاه ها، تامین کنندگان اصلی اشتغال جدید، مهد تحول و نوآوری و پیشرو در ابداع فناوری های جدید بودهاند.
برای مثال در ایالات متحده آمریکا:
حدود ۴۷.۵ درصد نیروی کار بخش خصوصی در کسب و کارهای کوچک مشغول هستند.
کسب و کارهای با کمتر از ۱۰۰ نفر نیروی کار بزرگترین سهم را در ایجاد اشتغال دارند.

بخش کسبوکارهای کوچک حدود ۱.۹ میلیون شغل خالص در سال ۲۰۱۵ ایجاد کرده است؛ کسب و کارهایی با کمتر از ۲۰ نفر کارکن بیشترین سهم را در ایجاد اشتغال داشتهاند. کسب و کارهای با کارکنانی بین ۱۰۰-۴۰۰ نفر کمترین سهم را از اشتغال ایجاد شده داشتهاند.
از سوی دیگر این کسب وکارها به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود میتوانند از جاذبههای فراوانی برای بخش خصوصی برخوردار باشند، که این امر بسته به شرایط داخلی اقتصادی کشورها قوانین و سیاستهای حمایتی در کشورهای مختلف به عنوان الگویی موفق برای توانمند سازی علمی و صنعتی معرفی شده است.
در همین راستا امروزه اصلاحات اقتصادی از نوع تشکیل و راه اندازی کسب وکارهای کوچک و متوسط در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه به عنوان یک رویکرد راهبردی محسوب می شود و لزوم تغییر نقش دولت، توانمندسازی بخش خصوصی، رقابتپذیری اقتصاد و تعامل با قواعد جهانی سازی و … سیاست گذاریهای مبتنی بر آزادسازی اقتصاد و تقویت بخش خصوصی را جهت توسعه فعالیت های اقتصادی ضرورت می بخشد.
وضعیت ورود و خروج کسب و کارهای کوچک در ایالات متحده آمریکا
در سه ماهه سوم ۲۰۱۶ حدود ۲۴۰.۰۰۰ کسب و کار نوپای کوچک فعالیت خود را در ایالات متحده آغاز نموده و بیش از ۸۷۲.۰۰۰ شغل آفریدند ( کسب و کارها وقتی فعال محسوب میشوند که برای اولین بار حداقل یک نفر را استخدام کرده باشند).
طی دوره مشابه حدود ۲۱۵.۰۰۰ شرکت از کسب و کار خارج شدهاند که نتیجه آن از دست رفتن شغل برای ۷۴۹.۰۰۰ نفر بوده است ( کسب وکارها هنگامی مشمول خروج هستند که شرکتها نیروی کار خود را به یک نفر تقلیل دهند و یا این که هیچ کارکنی نداشته باشند).
شکل زیر نشان دهنده ورود و خروج کسب و کارهای کوچک به عرصه فعالیت را از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۶ است.

ایجاد و حمایت از کسب وکارهای کوچک یکی از اولویتهای اساسی در برنامههای توسعه اقتصادی در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه می باشد. بنگاه های اقتصادی کوچک در ایجاد اشتغال، و فراهم کردن بستر مناسب برای نوآوری و افزایش صادرات نقش مهمی دارند. این قبیل از کسب وکارها از انعطاف پذیری بیشتری برخوردارند و کارآفرینی و خلاقیت بیشتری در آنها صورت می پذیرد. به عبارت دیگر کسب وکارهای کــوچک راحتتر میتوانند خود را با تغییرات پرشتاب محیطی منطبق کرده و نسبت به عوامل اقتصادی و سیاسی سریعتر واکنش نشان دهند و ریسک کمتری را نسبت به شرکتهای بزرگ متحمل میشوند.
تحولات پیچیده و سریع چند دهه اخیر و نیز شتاب گیری روند جهانی شدن موجب شده است تا جوامع گوناگون تلاش کنند تا بیش از پیش خود را برای پذیرش تحول آماده کنند. آنچه که تا چند دهه پیش به عنوان یک امتیاز اقتصادی تلقی می شد، عبارت بود از برپایی و فعال نگهداشتن کسب وکارهای بزرگ و چنین استدلال می شد که هرچه این کسب وکارها بزرگتر باشند، اقتصاد پویاتر و قدرتمندتر می گردد. اگرچه این تفکر طی چندین دهه رونق گرفت و برپایه آن شرکت های غول پیکری هم پدیدار شدند؛ ولی تحولات اخیر و به ویژه فشارهای جمعیتی، نوآوری های لحظه به لحظه، پیچیده تر شدن فرایندهای مدیریتی و تصمیم گیری، نیاز به تصمیم گیری های آنی و ضروری و تجارب حاصل از فعالیت های کسب وکارهای کوچک و متوسط اهمیت این بنگاه ها را نمایان ساخته است.

جمعبندی
تردیدی وجود ندارد که ظرفیت خلق شغل کسب وکارهای کوچک برای توسعه اقتصادی اکثر کشورهای در حال توسعه بسیار مهم است، به همین دلیل، این کسب وکارها همیشه تحت حمایت زیاد دولت کشور خود قرار گرفتهاند. علاوه بر آن، سازمانهای بینالمللی از قبیل بانک جهانی و سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل متحد و بسیاری دیگر از کشورها نیز از طریق همکاریهای دوجانبه کمکهای زیادی از لحاظ مالی و فنی به کسب وکارهای کوچک و متوسط نمودهاند تا جایگاه ارزشمند خود را در کشورهای در حال توسعه پیدا کنند.
بخش کسب وکارهای کوچک اهمیت زیادی برای اقتصاد کشورها دارد؛ چرا که کمک شایان توجهی به اشتغال و تولید ناخالص ملی کرده و رشد این بخش باعث رسمیت بخشیدن به اقتصاد میگردد. در بسیاری از کشورها اکثر مشاغل توسط این بنگاهها ایجاد میشود. در ۳۰ کشوری که دارای بالاترین درآمد در سازمان توسعه و همکاری اقتصادی هستند، بیش از دو سوم افراد شاغل در کسب وکارهای کوچک و متوسط مشغول به کار هستند.
بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد که:
- حدود ۴۷.۵ درصد نیروی کار بخش خصوصی ایالات متحده آمریکا در کسب و کارهای کوچک مشغول هستند.
- کسب و کارهای با کمتر از ۱۰۰ نفر نیروی کار بزرگترین سهم را در ایجاد اشتغال در ایالات متحده آمریکا دارند .
- بخش کسبوکارهای کوچک حدود ۱.۹ میلیون شغل خالص در سال ۲۰۱۵ ایجاد کرده است.
- کسب و کارهایی با کمتر از ۲۰ نفر کارکن بیشترین سهم را در ایجاد اشتغال داشتهاند.
ارائه خدمات مالی و بانکی به بخش کسب و کارهای کوچک و متوسط نیز به دلیل اهمیت این بخش در تمامی کشورها از لحاظ اقتصادی بسیار ارزشمند است. به خصوص در کشورهایی با درآمد پایین، بانکها میتوانند نقشی اساسی در این حوزه ایفا کنند؛ به طوری که ارائه تسهیلات بانکی میتواند انگیزه کافی برای بخش غیر رسمی ایجاد کند تا برای دریافت این گونه تسهیلات تمایل بیشتری به ثبت کسب وکار خود و رسمیت بخشیدن به آن داشته باشند.