ناظر اقتصاد: نوآوری و کارآفرینی در کشورهای در حال توسعه عامل مهمی برای گذار به توسعه است. تحقیقات اخیر نشان میدهد که نوآوری و کارآفرینی میتواند فقر را کاهش و کیفیت زندگی را افزایش دهد، لذا میتوان کارآفرینی را از طریق تبدیل آن به یک کسب و کار پایدار تعریف کرد. اجرای این فرایند به طور کلی پیچیده است و فرصتها و تهدیدها در این میان درهم میآمیزند. این گزارش به بررسی عوامل موثر بر شکست کسب و کارها پرداخته است.
شکست کسب و کارها یکی از مفاهیم اصلی کارآفرینی
کارآفرینان موفق، تواناییهای برنامهریزی، مهارتهای ارتباطی مستدل، مدیریت ارتباط بین فردی، مهارتهای مدیریتی، توانایی حل مسئله و مهارتهای رهبری را دارند و جالب است که مسائلی همچون ریسک و شکست کسب و کار هم از مصادیق اساسی کارآفرینی محسوب میشود.
مفهوم و شکست کسب و کارها در جهان و ایران
ورشکستگی به شرایطی اطلاق میشود که یک تاجر یا کسب و کاری از پرداخت بدهیهای خود ناتوان شده و نتواند تعهدات خود را عملی کند (Hewa Wellalage & Locke, 2012).
از نظر حقوقی، طبق ماده ۱۴۱ قانون تجارت ایران، معیار تعیین ورشکستگی نسبت زیان انباشته به سرمایه شرکت میباشد که اگر بالاتر از ۵۰ درصد باشد بایستی درباره بقا یا انحلال شرکت تصمیم گیری شود. در این پژوهش منظور از ورشکستگی از دست دادن سهم بزرگی از بازار و یا تعطیلی است. این تعریف مطابق با مرحله پنجم چرخه سقوط کالینز است که از آن با عنوان «تبدیل شدن به یک شرکت بیاهمیت یا مرگ» نام میبرد.
تاریخ ورشکستگی کسب و کارها
ورشکستگی کسب و کارها امری است که قدمت آن به آغاز عصر صنعتی شدن بازمیگردد. با این حال در طول چند دهه اخیر میزان ورشکستگی یا افول شدید کسب و کارها بسیار افزایش یافته است. اریی دی جیوس در مطالعهای که توسط دانشگاه هاروارد به چاپ رسید و بیش از ۲۰۰۰ بار مورد استناد قرار گرفته است نشان داد که بیش از یک سوم بنگاههایی که در سال ۱۹۷۰ در لیست فورچون ۵۰۰ قرار داشتند در سال ۱۹۸۳ از بین رفته بودند (جیوس، ۱۹۹۷).
در سال ۲۰۱۶ اسکات آنتونی در مقالهای که در نشریه «هاروارد بیزینس ریویو» منتشر کرد به چندین پژوهش و مقاله اشاره کرد که پیشبینی میکنند در سالهای آتی تعداد زیادی از کسب و کارها ورشکسته خواهند شد یا برتری خود در صنعتی که در آن فعالیت میکنند را از دست خواهند داد. در بررسی دیگری فاستر و کاپلن طول عمر حضور شرکتها در لیست S&P را بررسی کردهاند که نتیجه آن به شرح زیر است.


با این حال نکته مهمی که باید به آن توجه کرد آن است که هر چند افول شرکتها امری طبیعی است با این حال اهمیت بنگاههای بزرگ در این میان بسیار بیشتر است. در واقع این بنگاهها نقش بسیار مهمی در اشتغال، ایجاد ارزش افزوده و نوآوری ایفاء میکنند و این مساله باعث شده است که افول این بنگاهها در سراسر دنیا با دقت بیشتری پیگیری شود.
اهمیت این مساله به حدی است که حتی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته دنیا دولتها برای جلوگیری از افول این بنگاهها با اقدامات حمایتی فراوان مانع از سقوط آنها میشوند. نمونه بارز این مساله در بحران ۲۰۰۸ قابل مشاهده بود که جنرال موتور پس از اعلام ورشکستگی تحت حمایت دولت درآمد و با کمک فراوان دولت بار دیگر به عرصه اقتصاد بازگشت.
اهمیت شکست کسب و کارها در ایران
همانطور که اشاره شد بسیاری از کسب و کارهای کوچک و بزرگ نیز در دنیا ورشکسته میشوند و حمایت دولت نیز کمکی به آنها نمیکند با این حال اکثر دولتها تلاش مینمایند که کسب و کارهای خود را به صورت فعال حفظ نمایند.
اهمیت افول بنگاههای اقتصادی در ایران بسیار بیشتر است. همانطور که اشاره شد این بنگاهها نقش مهمی در اشتغال، ایجاد ارزش افزوده و نوآوری ایفاء میکنند و اقتصاد ایران با چالشهای گوناگونی در این موارد روبرو است که این مساله اهمیت کسب و کارها در ایران و افول آنها را بیشتر میکند.
از سوی دیگر تعداد کسب و کارهای فعال در اقتصادی ایران بسیار محدود است و این کسب و کارها در مقیاس جهانی فعالیت نمیکنند، به گونهای که هیچ شرکتی از ایران در میان ۵۰۰ بنگاه برتر جهان جایی ندارد. تحت این شرایط افول بنگاههای اقتصادی در ایران با حساسیت بیشتری دنبال میشود و پرسشهای گوناگونی را پدید آورده است.
دلایل شکست کسب و کارها
در اغلب موارد، دلایل متعددی با هم منجر به پدیده ورشکستگی میشوند به طور کلی و در اکثر پژوهشها، محققان دلایل ورشکستگی را به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم میکنند که مهمترین دلایل بیرونی و درونی ورشکستگی عبارتاند از:
- ویژگیهای سیستم اقتصادی
- تغییرات سریع تکنولوژی
- عدم کارایی مدیریت
- نوسانات تجاری
- رقابت
- فروش ناکافی


شکست کسب و کارها در کشورهای مختلف
دولتهای جهان به واسطه پیشرفتهایی که در زمینه فناوری اطلاعات حاصل شده، سعی در کاهش موانع بوروکراسی و افزایش کارایی کسب و کارها و نیز کاهش شکست آنها داشتهاند.
در راه رسیدن به توسعه، توجه به وجود زیرساختها از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر چه احداث و ایجاد بسیاری از زیرساختها به صورت مستقیم نقش چندانی در افزایش میزان مطلق رشد اقتصادی و موفقیت کسب و کارها ندارد و ایجاد حجم بالای این زیرساختها در یک مقطع زمانی کوتاه به شدت تورمزا است (به علت افزایش آنی درآمد قابل تصرف مصرفکننده و عدم تولید کالاهای مصرفی خصوصی) اما نبود این زیرساختها به شدت میتواند زمینه ساز شکست کسب و کارها باشد.
اهمیت و اولویت مسائلی همچون زیرساختهای اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژیک و غیره از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و در حالی که کشوری از ضعف زیرساختهای لازم برای موفقیت کسب و کارها رنج میبرد. در کشور دیگر وجود بلایا و سوانح طبیعی زیاد منجر به شکست کسب و کارها میشود. برای مثال نمودارهای زیر عوامل اصلی شکست کسب و کارها در دو کشور بریتانیا و نیجریه را نشان داده است. در حالی که ضعف مدیریتی، سوانح و تامین مالی اصلیترین دلیل شکست کسب و کارها در بریتانیا را تشکیل میدهند. شرایط اقتصادی و زیرساختی مهمترین دلیل شکست کسب و کارها در نیجریه به شمار میآیند.




نتیجهگیری
دلایل ورشکستگی کسب و کارها از یک طرف و اندازهگیری آن از طرفی دیگر، بنا به دلایل بسیار کاری دشوار است. طبق ادبیات نظری و تجربی موجود، اینکه ۱۰۰ درصد ورشکستگی شرکتی را بر عهده فقط یک عامل گذاشت تحلیل درستی نیست.
در واقع شکست یک بنگاه نتیجه مجموعهای از عواملی است که معمولاً با یکدیگر هم پوشانی دارند. از این رو، شرایط به وجود آمده را نمیتوان به یک عامل نسبت داد. به نظر محقق، مهمترین مواردی که سبب ورشکستگی یا سقوط سهم بازار کسب و کارهای ایرانی میشود عبارتند از:
- فقدان دانش
- عدم دسترسی به تسهیلات و تامین مالی
- سن و سابقه فعالیت شرکت و کسب و کار
- هزینههای بالای مدیریتی
- هزینههای بالای تامین مالی و جریمه دیرکرد در پرداخت
- فروش بیش از حد رقبای تازهنفس
همچنین بایستی دانست که ناکارآمدی با توسعه نیافتگی پیوند دارد که احتمالاً ناشی از کم ظرفیت بودن و نیز ضعف بخش دولتی در کشورها است.