ناظر اقتصاد: مهارتها، فرایندها، کارکنان و استراتژی مشابه بسیار کمی وجود دارند که هم در موفقیت شرکتهای بزرگ و هم در موفقیت استارتآپها موثر باشند. در گزارش حاضر به بررسی اکوسیستم استارتآپها در ایران و چالشهای موفقیت استارتآپها در ایران خواهیم پرداخت.
استارتآپ واژهای است که در سالهای اخیر در اخبار دنیای فناوری به کرات شاهد استفاده از آن در توصیف کسب و کارهای نوپا هستیم. این نوع کسبوکارها به دنبال راهکارهای جدیدی برای حل مشکلات و مسائل موجود در دنیای فناوری هستند و برخی از آنها دارای موفقیتهای چشمگیری بودهاند؛ اما نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که استارتآپها نسخه کوچکتر شرکتهای بزرگ نیستند. آنها در هر چیز ممکن از هدف گرفته تا سنجش، از کارکنان تا فرهنگ متفاوت هستند.
اکوسیستم استارتآپ در ایران و حمایتهای داخلی
اکوسیستم استارتآپ چند سالی است در ایران به پیروی از آنچه در اکثر کشورهای پیشرفته یا در حال توسعه رخ میدهد شکل گرفته است. نگاهی به اکوسیستمهای موفق استارتآپی در کشورهای مانند آمریکا، کانادا، هند و حتی کشور همسایه یعنی ترکیه نشان میدهد که دولت به جای ورود مستقیم به این حوزه، تنها زیرساختهای فنی و حقوقی را برای شرکتهای استارت آپی فراهم میکند و اجازه میدهد جریان استارتآپی بصورت خودکار شکل بگیرد در این کشورها دولت تلاش نمیکند در چرخه پرورش استارتآپها حضور مستقیم داشته باشد.
از اقدامات دولت برای ورود به حوزه آموزش و تا حدودی مدیریت اکوسیستم استارتآپی کشور میتوان به افتتاح «مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپای فاوا» در ۱۱ بهمن ماه سال ۹۴ اشاره کرد. این مرکز با حمایت سازمان فناوری اطلاعات ایران و با هدف حمایت از توسعه کسبوکارهای نوپا و سرمایهگذاری بخش خصوصی فناوری اطلاعات افتتاح شد.
آن طور که مسئولان سازمان فناوری اطلاعات در روز افتتاح مرکز توانمندسازی کسبوکارهای نوپا فاوا، اعلام کردند نزدیک به یک سال است که این سازمان نشستهای جامعی با ذینفعان و اعضای زیستبوم کارآفرینی در سازمان IT برگزار کرده تا ساختار سازمانی و طرح کسبوکار این مرکز را بر اساس اصل عدم مداخله دولت در حوزه تصدیگری و افزایش حمایتهای منسجم از بخش خصوصی طراحی شود. به گفته مسئولان این سازمان، ترویج و تسهیل ارزشآفرینی، بررسی و تلاش برای توسعه بازار، تیم سازی، شبکهسازی و همافزایی از جمله اهداف این مرکز است (مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپا فاوا، گزارش اول ۱۳۹۵).
چالشهای موفقیت استارتآپها در ایران
در این قسمت به بررسی چالشهای داخلی موفقیت استارتآپها در ایران طبق تحلیل انجام شده توسط مرکز توانمندسازی کسبوکارهای نوپا فاوا و هسته پژوهشی نوآوری کسبوکار دیجیتال دانشگاه تهران در نیمه دوم سال ۹۵ میپردازیم. پرسشنامه این پیمایش را ۳۲ نفر از فعالان استارتآپی منتخب کشور در نمایشگاه الکامپ استارز تکمیل کردند که اطلاعات جمعیت شناختی آنها شامل محدوده سنی، رشته تحصیلی و مدرک تحصیلی بوده است. حدود نیمی از مؤسسان استارتآپهای نمونه آماری در رده سنی بین ۲۵ تا ۳۰ سال قرار داشته و در مقطع کارشناسی ارشد رشتههای تحصیلی مرتبط با مهندسی ICT بودهاند (مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپا فاوا، ۱۳۹۶)
همانطور که گفته شد، خروجی این پیمایش، شناسایی موانع داخلی موفقیت استارتآپهای ایرانی است که به شرح زیر میباشند.

شکل ۱: اینفوگراف موانع موفقیت استارتآپها در ایران
ارائه محصول و خدمات ضعیف
بر اساس نتایج پیمایش، وضعیت بلوغ استارتآپها مناسب است و حدود ۵ درصد در مرحله ایده و نمونه اولیه، حدود ۷۴ درصد آنها در مرحله ورود به بازار و ۲۱ درصد در مرحله رشد هستند. یکی از چالشهای مهمی که استارتآپها با آن درگیر هستند ارائه محصولات و خدماتی است که با نیاز بازار متناسب نیست. ایجاد نگاه بازاریابی میتواند در این زمینه بسیار موثر باشد. عواملی که باعث ارائه محصول و خدمات ضعیف میشوند عبارتند از:
- چرخه اشتباه در ایجاد محصول
- دام محصول نامناسب یا محصول ضعیف
- عدم تناسب محصول با بازار و عرضه کالا در زمان نادرست
نقدینگی پایین
مشکلات مالی یکی از موانع اصلی بیشتر استارتآپها نه تنها در ایران بلکه در تمامی کشورها است؛ در گزارش سال ۲۰۱۵ ESM عنوان شده است که تقریباً تمام کشورهای اروپایی درگیر تأمین مالی هستند، عواملی که باعث نقدینگی پایین در استارتآپها میشوند عبارتند از:
- ناتوانی در پیشبینی درآمدها و هزینهها
- تخصیص نامناسب منابع مالی
عدم توجه به مشتری
عدم توجه به نیاز مشتری یکی دیگر از موانع داخلی موفقیت استارتآپهای ایرانی است که در این بین، عدم شناخت صحیح از بازار، عدم توجه به نیاز بازار و عدم توجه به بازخورد مشتری را از اصلیترین دلایل عدم موفقیت است. در صورتی که شناخت صحیحی از بازار وجود نداشته باشد، محصول برای بازار جذابیت و کشش ندارد و این دلیلی است که موجب شکست بسیاری از استارتآپها میشود. عواملی که باعث عدم توجه به مشتری میشوند عبارتند از:
- بیتوجهی به بازخورد مشتری
- تخمین اشتباه از اندازه بازار
- مشکلات ناشی از عدم توجه به نیاز بازار
استراتژی نامناسب در مواجه با رقبا
عدم توجه به رقبا و نادیده گرفتن آنها نیز یکی از موانع است و این میتواند به علت نوپا بودن اکوسیستم استارتآپی کشور باشد؛ اما نکته مهم این است که در مرحله ورود به بازار بسیاری از استارتآپها توسط رقبا کنار گذاشته میشوند یا کوچک میمانند. عدم اجرای قانون مالکیت فکری نیز استارتآپها را در رقابت با رهبران بازار ناتوان میکند. برای کسبوکارهای کوچک، محافظت از هر محصول یا خدمت منحصر به فرد نسبت به رقبا، بسیار مهم است. عواملی که باعث استراتژی نامناسب در مواجه با رقبا میشوند عبارتند از:
- نادیده گرفتن رقبا
- جنگ و رویارویی با رقبا
- توجه بیش از حد به بازارهای جدید
ضعف در تیم مدیریتی
یکی از دغدغههای استارتآپهای ایرانی، مدیریت و تیم مدیریتی است. این مشکل در سایر کشورها نیز وجود دارد. از دلایل عمده شکست تیم مدیریتی در استارتآپهای کشور، مشکلات ناشی از عدم هماهنگی بین مؤسسان، همچنین مشکلات ناشی از بهره نگرفتن از مشاوران کسبوکار است. از دیگر مشکلات تیم مدیریتی استارتآپهای ایرانی داشتن دید فنی عرف است. در پیمایش مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپا فاوا، حدود ۷۰ درصد از مؤسسان در رشتههای مهندسی مرتبط با ICT تحصیل کردهاند و تنها ۱۱ درصد در حوزه مدیریت تحصیلات دارند. عواملی که باعث ضعف در تیم مدیریتی میشوند عبارتند از:
- مشکلات ناشی از برونسپاری کارها و نبود برنامه جایگزین
- اتخاذ استراتژیهای غلط
- مشکلات ناشی از اجرای ضعیف فعالیتها
ضعف در تیم استارتآپی
تمامی کشورها، مانند ایران ضعف در تیم استارتآپی را از موانع داخلی موفقیت استارتآپها میدانند. مهارتهای پایین اعضای تیمهای استارتآپی ایران در حوزه بازار و کسبوکار، مانند کمبود تجربه در صنعت مربوطه، تخصص کم، خلاقیت پایین در بازاریابی و برندینگ ضعیف از موارد مهم میباشند. عواملی که باعث ضعف در تیم استارتآپی میشوند عبارتند از:
- شخصیت ناپایدار اعضای تیم مانند کمبود انگیزه، تمرکز کم
- وجود مشکلات همکاری درون تیمی
- مهارت پایین اعضای تیم
طراحی نامناسب مدل کسبوکار
اگر مدل کسبوکار استارتآپ پایدار و سودآور نباشد، به سرعت با مشکل مدیریت نقدینگی روبهرو میشود. آنچه مشخص است، به منظور سودآور بودن باید بتوان مشتری را جذب و حفظ کرد که این اتفاق با داشتن مدل کسبوکار مناسب به وقوع میپیوندد. این دو سوال در مدل کسبوکار بسیار مهم هستند:
آیا میتوان یک راه مقیاسپذیر برای به دست آوردن مشتریان پیدا کرد؟
آیا پولی که میتوان از مشتریان به دست آورد بالاتر از هزینه جذب آنها است؟
عواملی که باعث طراحی نامناسب مدل کسبوکار میشوند عبارتند از:
- ناتوانی در توسعه و مقیاسپذیری
- طراحی و انتخاب مدل کسبوکار اشتباه
- مشکلات ناشی از برونسپاری کارها و نبود برنامه جایگزین
نتیجه گیری
در بحثهای مطرح شده مشخص شد که فعالیتها و اقداماتی از سمت دولت و نهادهای مختلف در زمینه حمایت از استارتآپها صورت گرفته و در حال انجام شدن است که از مهمترین آنها میتوان به ایجاد شتابدهنده ملی، ایجاد سازمان مرکز توانمندسازی کسبوکارهای نوپای فاوا در سال ۱۳۹۴ اشاره کرد. با این وجود، استارتآپهای ایرانی با چالشهایی از جمله ارائه محصول و خدمات ضعیف، نقدینگی پایین، عدم توجه به مشتری، رقابت، ضعف در تیم مدیریتی، ضعف در تیم استارتآپی و مدل کسبوکار مواجه هستند که بهرهوری آنها را پایین آورده و در بسیاری از موارد منجر به شکست آنها میشود. از آنجا که نقش استارتآپها در ایجاد اشتغال پایدار میتواند بسیار تأثیرگذار باشد و مسئله ایجاد اشتغال از مهمترین مسائل کشور در زمان کنونی است مدیریت یکپارچه این فعالیتها میتواند باعث ایجاد همافزایی و بالا بردن سرعت رسیدن و تحقق این هدف مهم در اقتصاد مقاومتی شود.