ناظر اقتصاد: طبق تحقیقات شاهین، نیجامپ و استاو (۲۰۱۰)، دهه گذشته رشد قابل توجهی از کارآفرینی را در بین مهاجران نشان داده و کارآفرینی قومی به طور فزایندهای تبدیل به یک ویژگی مهم کسب و کار در نواحی قومی شده است(Sahin, Nijkamp, & Stough, 2010). مطالعهای مبتنی بر دادههای کلان در مناطق آلمانی نشین نشان داده که تعداد افراد خلاق در یک منطقه بهطور مثبتی با میزان بالای مهاجرت در ارتباط بوده و نوآوری با نسبت اشتغال و استارتآپها در ارتباط است (Fritsch & Stützer, 2007).
بازگشت پناهندگان خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) مکانیزم ادغام اقتصادی و کارآفرینی
افراد خارج از کشور میتوانند یک مولد و شریک مهم برای دولتها و نهادهای توسعهای در راستای رونق اقتصادی ملتها، جهانیسازی و کارآفرینی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا باشند. تعداد افراد خارج از کشور، به ویژه افراد ماهر و حرفهای جزو سرمایه انسانی برای کشورهای خودشان تلقی میشوند. طبق دادههای رسمی ملل متحد حدود ۲۰ میلیون شهروند از کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه در خارج از کشورشان زندگی میکنند که حدود ۵ درصد کل جمعیت منطقه را شامل میشود، این افراد به طور متوسط بیشترین تعداد افراد ساکن در خارج از کشور را در کل دنیا به خود اختصاص دادهاند.
اگر فقط ۱ درصد کل نیروی خارج از کشور منطقه برای حرکت به سمت کشور خود بسیج شوند، بیش از ۲۰۰.۰۰۰ فرد حرفهای خواهند شد. با توجه به این که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا کمترین یکپارچگی را با جهان داشته و نرخ بالایی از بیکاری منطقه را گرفته است، همچنین کمبود سرمایهگذاران خارجی و کارآفرینی لزوم استفاده از مهارتهای مهاجران و پناهندگانی که خارج از کشور خود فعالیت میکنند را میطلبد.
مهاجران یک منبع مهم انتقال دانش تلقی
مهاجران یک منبع مهم انتقال دانش تلقی میشوند. ریکاردو هاسمن در مورد این ایده دانش شناختی در ذهن توضیح میدهد و به کشورهای در حال توسعه، توصیه میکند تا به جای ایجاد موانع برای مهاجرت افراد ماهر و سرمایه فکری، آنها را جذب کند. با حرکت مردم دانش نیز حرکت کرده و از مکانی به مکانی دیگر منتقل میشود (هاوسمن، ۲۰۱۵).
صنعتی سازی سریع شرق آسیا به میزان زیادی بر افراد فعال اقتصادی چینی خارج از کشور متکی است. همین شرایط برای هند قابل تصور است. صنعت فناوری پیشرفته هند از جهاتی وابسته به روابط پایدار با مهاجران هندی و حتی بازگشت نخبگان و مهاجران ماهر هندی به کشور بوده است.
برخی از مهاجران همچنین ممکن است در صورت بازگشت در کشور خود با دسترسی به تکنولوژی و مهارت (از طریق دریافت مشاورههای تخصصی) اقدام به تاسیس شرکت نمایند. علاوه بر این، مهاجرت سطح مهارتهای داخلی را افزایش میدهد، زیرا امید به داشتن شغل خوب با شرایط خوب کار در خارج از کشور، شهروندان را برای ثبت نام در مدارس حرفهای تشویق میکند. چنانچه در نمودار شماره(۱) نشان داده شده است اکثر پتنتهای ثبت شده توسط ایرانیها مربوط به افرادی که خارج از کشور زندگی میکنند بوده و در سایر دولتها اقدام به ثبت اختراع نمودهاند.

نرخ کارآفرینی قومی در مهاجرین
طبق تحقیقات صورت گرفته؛ نرخهای کارآفرینی، در وهله اول به مهاجرت نژادی و اقلیتهای قومی ارجاع داده می-شوند و تفاوتهای قابل توجهی درون خود گروههای اقلیت بومی و همچنین بین اقلیتهای بومی و اکثریت مردم وجود دارد. برای مثال مطالعات نشان داده است که سیاه پوستان سه مرتبه بیشتر از سفید پوستان احتمال دارد خوداشتغال باشند، گرچه لازم به ذکر است که این یافتهها تاثیر آمریکایی-آفریقاییها را در صنایع فرهنگی از قبیل موسیقی را نادیده گرفتهاند (Basu & Werbner, 2001).
تحقیقات دیگر نشان میدهد که موفقیت آمریکایی-آفریقاییها در بازده خوداشتغالی خویش بالاتر از گروههای مهاجر آسیایی عمل میکنند (Bates, 1999)و دختران آفریقایی-آمریکایی و اسپانیایی سطح بالاتری از علاقهمندی به کارآفرینی را نسبت به دختران سفید پوست نشان دادهاند (Sriram, Mersha, & Herron, 2007).
بخشی از این تبیینها برای پدیده کارآفرینی ممکن است بر نقش فرهنگ در اثرگذاری بر ارزشها و صفات انگیزاننده در افراد خاص، جهت درگیری در فعالیتهای کارآفرینانه تاکید داشته باشند. این مهم که برخی گروههای مهاجر ممکن است به خاطر اینکه بر ارزشهایی از قبیل صرفه جویی و روابط نزدیک خانوادگی تاکید میکنند، بیشتر موفق شوند و علاوه بر این توصیه شده که مهاجران موقت، احتمالا کارآفرینان موفقتری نسبت به مهاجران دائمی باشند چون آنها به دنبال صرفهجویی و سختکوشی، برای تسریع بازگشت به خانه اصلیاشان میباشد (Bonacick, 1973).
برخی مهاجران، از امکان دسترسی ارزان به کارگران و فرصتهای موجود در شرکتهای قومی برای ارائه خدمات به مشتریان برخوردارند که اینها به محصولات زیادی از قبیل غذا و موسیقی و … نیاز دارند و در همین راستا آنها این نیازها و زمینهها را درک کرده و میتوانند بهتر از کسب و کارهای اصلی محرک، مشتریانشان را خشنود کنند (Ward , 1983). بهطور متداول استفاده از کارگران بدون مزد خانوادهها، در بخش خرده فروشی که بسیاری از اقلیت های قومی از این بخش شروع میکنند، هزینه های ورودی و عملیاتی را کاهش میدهد و این در حالی است که اغلب گروههای مهاجر از توانایی لازم برای دسترسی به شبکههای غیررسمی برای تامین مالی کسب وکارشان برخوردار هستند.
اثبات شده است در کشورهایی شبیه هلند و آمریکا، کارآفرینی مهاجرمحور میتواند یک ابزار موثر ادغام اجتماعی-اقتصادی باشد که کمک شایانی به رشد کلی اقتصاد و توسعه مناطق مربوط میکند .(Sahin, Nijkamp, & Stough, 2010) برای مثال کشور هلند که بیش از ۸۰ درصد جمعیت آن شهرنشین هستند و از کشورهای مهاجر پذیر اروپا و جهان محسوب می شود و دارای ترکیب قومیتی متنوعی بوده و این قومیتها و مهاجران دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند و غالبا در شهرهای بزرگ که فرصتهای زیاد کسب و کار تجمیع شدهاند و طبق تحقیق بروکر و همکارانش(۲۰۰۲) مهاجران هلند دارای چهار مشخصه بارز هستند:
- مهاجران در چهار شهر بزرگ روتردام، آمستردام، لاهه و اوتراخت جمع شدهاند.
- مهاجران جوانتر از افراد بومی هستند.
- درصد مردان نسبت به زنان در بین مهاجران زیادتر است.
- دارای سطح پایین مهارت نسبت به افراد بومی هستند و وضعیت شغلی نامطمئنتری دارند.
- و در نهایت مهاجران نرخ بالایی از بیکاری را دارند.
مجموع این ویژگی ها باعث میشود تا مهاجران نسبت به افراد بومی در تمایل و ایجاد واحدهای کارآفرین عملکرد متفاوتتری داشته باشند و در این بین ترکها بیشترین کارآفرینان را در بین جامعه مهاجران به خود اختصاص داده-اند.
جدول۱: سهم اقوام مهاجر مختلف از کارآفرینان هلند از سال ۱۹۹۹-۲۰۰۴
منبع: (۲۰۱۰Sahin, Nijkamp, & Stough,)
مهاجران که از نرخ بالایی در خوداشتغالی برخوردارند و جمعیت منحصربفردی از کارآفرینان را تشکیل میدهند در شهرهای آمریکا نیز به نقش آفرینی میپردازند. آنگونه که تحقیقات نشان میدهد خوداشتغالی همچنان به صورت یک منبع مهم اشتغال در ایالاتمتحده به شمار رفته و کسب وکارهای کارآفرینانه با سایز کوچک و متوسط برای اقتصاد آمریکا حیاتی هستند، بهطوریکه بیش از نیمی از مردم در بخش خصوصی مشغول به کار هستند. از همین روی در دهههای اخیر یک رشد بزرگ در نرخ کارآفرینی در بین مهاجران آمریکا تجربه شده است که نشانگر نرخ بالاتری از کارآفرینی در مقایسه با افراد بومی و متولد آمریکا بوده است (Torres, 1988).
بارت و همکارانش(۲۰۰۲) با اشاره به وجود نوعی کارآفرینی اجباری در کسب وکارهای محلی ادعا کردند که به نظر میرسد اکثر کسب وکارهای اقلیتهای قومی در شرایط سخت شهری و اقتصادی رشد کردهاند، جاییکه کارآفرینی تنها وسیله مناسب معیشتی برای بسیاری از مهاجران ایالات پادشاهی انگلستان تلقی میشد(Sriram, Mersha, & Herron, 2007). در هر حال در سایر کشورها نیز نرخ کارآفرینی اقلیتهای قومی رو به رشد بوده است، برای مثال در تحقیقی که در ایالات متحده آمریکا صورت گرفته است و بر اساس آمارهای اداراه کسب وکارهای کوچک آمریکا تعداد شرکتهای اقلیتها از ۸۲۴۹۵۱ عدد در سال ۱۹۸۲ به ۲۷۸۶۰۹۸ در سال ۱۹۹۷ رسید که چنین افزایشی نشانگر اهمیت یافتن بیش از پیش کسب وکارهای گروههای قومیتی است.
جدول۲: تعداد شرکتهای آمریکا براساس منشا نژاد و قومیت
(Sahin, Nijkamp, & Stough, 2010)
جمعبندی
مزیت بسیار برجسته کارآفرینی قومی، سهم آنها در کاهش محرومیتهای اجتماعی و افزایش استانداردهای زندگی در گروههایی است که غالبا در میان محرومترین بخشهای جامعه هستند. کارآفرینان مهاجر اشاعه دهنده طیف متنوعی از محصولات عرضه شده هستند که باعث افزایش رقابت شده و به طور غیرمستقیم کیفیت محصولات را افزایش میدهد. به علاوه منافع کارآفرینی قومی شامل پیوندهای اجتماعی در شبکههای اجتماعی، باعث ایجاد راههای منعطفی برای جذب سرمایه خصوصی و افزایش ظرفیت تولید سولههای بازار برای کالاهای فرهنگی خاص میشود.
خیلی خوب بود
مطلب جالبی بود و به مسائلی رو برام روشن کرد که اصلا فکرش رو هم نمیکردم (تاثیر مهاجران بر سطح فعالیت کسب و کارها!). میتونید کمی در مورد مکانیسم این تاثیر صحبت کنید؟
طی دو دهه اخیر محققین بسیاری از جمله زلاتان اکس و نیز بنیاد کافمن بر روی کارآفرینی و مسائل مربوط به آن ها تمرکز کرده اند. یکی از حوزه هایی که می تواند توسعه اقتصادی و کارآفرینی را ترویج کند کارآفرینی مهاجر است. پدیده مهاجرت به دلیل اینکه باعث گردهم آمدن انسان هایی با تفاوت های مختلف می شود، تنوعی بیشتری به اقتصادهای مهاجرپذیر بخشیده و از اینرو روحیه نوآوری را افزایش داده و به نوبه خود کارآفرینی را موجب می شود به همین جهت مهاجرت به عنوان یکی از عوامل موثر بر کارآفرینی مورد بررسی قرار میگیرد.
عالی بود خیلی ممنون