ناظر اقتصاد: فینتک (FinTech) خلاصه شده عبارت Financial technology به معنی کلی استفاده از فناوری در فرایندهای مالی است. بنابراین فینتک به کسب و کارهایی اطلاق میشود که ایدهها، ابدعات و نوآوریهای خلاقانه خود را روی خدمات مالی متمرکز میکنند. در گزارش پیشرو ویژگیها و آخرین تحولات فینتک ۲۰۱۸ را مرور مینماییم.
لبخند بزن و پرداخت کن! این عبارت جایگزین پیام یکجانبه برچسبهای «لطفا با لبخند وارد شوید» نیست، چرا که پشت آن کسب و کارهای نوپا اینترنتی بر پایه فینتک (FinTech) قرار دارد. یک استارت آپ در فنلاند ایدهای مبتنی بر پردازش تصویر ارائه کرده که مشتریان فروشگاهها با لبخند زدن به یک دوربین، پرداخت خود را انجام میدهند. این نمونهای از استارتآپهای حوزه فینتک است. فینتک (FinTech) خلاصه شده عبارت Financial technology به معنی کلی استفاده از فناوری در فرایندهای مالی است. بنابراین فینتک به کسب و کارهایی اطلاق میشود که ایدهها، ابدعات و نوآورایهای خلاقانه خود را روی خدمات مالی متمرکز میکنند. این ایدههای فناورانه استفاده از خدمات مالی و بانکی را آسانتر، کاربردیتر و ارزانتر میکنند.
فینتک البته آنقدرها هم جدید نیست. تاریخچه فینتک به قرن نوزدهم باز میگردد، یعنی زمانی که بانکهای آمریکایی و اروپایی از طریق تلگراف و ارسال پیامهای رمزنگاری شده مبتنی بر کد مورس، روند نقل و انتقالات اطلاعات مالی را سرعت بخشیدند. بر این اساس و با استناد به همین تاریخچه میتوان دریافت که منظور از فناوری فقط فناوریِ ICT و الزاما حوزه نرمافزار و اینترنت نیست. ارزها یا پولهای مستقل دیجیتال امروزی هم مفهوم دیگری را به خدمات بانکی و مالی اضافه کردهاند، بر همین اساس الزامات خدمات مالی حوزه فینتک به بانکها محدود نمیشود، اگر چه هنوز زود است که بخواهیم بانکها را از چرخه روند نقل و انتقالات مالی کنار بگذاریم. در گزارش پیش رو ویژگیها و آخرین تحولات این فناوری را مرور مینماییم.
۱. فینتک و تحول خدمات مالی
فینتک یا فناوری مالی ایدههای فناورانهای هستند که بر بستر اینترنت یک خدمت جدید مالی ارائه میکنند. اینترنت نه تنها باعث شده خدمات مالی و بانکی با وسعت و سرعت بیشتری در دسترس عموم قرار گیرد، بلکه پای کارآفرینان زیادی را به این حوزه باز کرده است. برای نمونه میتوان به درگاههای واسط پرداخت به عنوان یکی از شناختهشدهترین بخشهای فینتک اشاره کرد. فینتک فقط مختص ایدههای نو برای کسب و کارهای کوچک و متوسط مثل سامانه خرید شارژ، پرداخت قبوض یا پیامرسان مالی نیست، بلکه گستره وسیعی از شرکتهای مالی، بانکی، سختافزاری و نرمافزاری، بورس، فرابورس و تجارت الکترونیک را شامل میشود. اما فینتکها چه تغییر و تحولاتی را در حوزه خدمات مالی به وجود آوردهاند؟
فینتکها تجربه مشتری را در زمینه خدمات مالی از نو تعریف میکنند
رقابت و انتظارات فزاینده مشتریان منجر به تحریک تمرکز بر مشتری مداری شده است:
صنعت خدمات مالی با گسترش انتظارات مشتریان برای راحتی و شخصیسازی (با بهرهگیری از خدمات و امکانات کامل اَبَرشرکتهای فناوری مانند گوگل، اپل، فیسبوک و آمازون (به اصطلاح GAFA)) در حال شکلگیری مجدد است و توانسته در کنار فینتکها به این انتظارات به صورت چابک و در قالب تجربه بهینه شده مشتری پاسخ دهد. شرکتهای فینتک از طریق پر کردن شکاف بین خدمات فعلی شرکتهای مالی و خواستههای امروزی مشتریان در حال کسب شهرت و اعتبار برای مقوله مشتری مداری هستند. چهار اصل اساسی را میتوان به عنوان مبنای ایجاد انتظارات متمایز مشتری مورد استفاده قرارداد: شخصیسازی، پاسخگویی سریع (سرعت)، ارتباط و یکپارچگی.
فناوریهای نوظهور تحول تجربه مشتری را مقدور ساختهاند
فناوریهای نوظهور که به شدت توسط اَبَرشرکتهای فناوری و فینتک استفاده شدهاند، نوعی تغییر در پارادیمهای مربوط به انتظارات مشتری ایجاد کردهاند که باعث شده نقاط پر دردسر چندگانه در طول چرخه عمر مشتری حذف گردد. فناوری مبتنی بر زیرساخت از طریق پلتفرمسازی و رابط کاربری برنامهنویسی (API) در حال شکلدهی مجدد به آینده صنعت خدمات مالی هستند در حالی که پیشرفتهای عملیاتی پیشنهاد شده توسط اتوماسیون روباتیک فرآیند(RPA) ، باتهای چت و فناوری دفتر کل توزیع شده(DLT) منجر به افزایش چابکی، اثربخشی و دقت عمل شده است.
همسویی با اهداف مشتریان، ایجاد اعتماد، ارائه خدمات دیجیتال، چابکی و فرآیندهای اثربخش، کاتالیستهای موفقیت هستند
نوآوری با محوریت تمرکز بر مشتری برای رشد و بقا الزامی است. تمرکز بر مشتری به معنای درک مشتری، ایجاد اعتماد، تسهیل تجربه مشتری و تطابق با اهداف و انتظارات مشتری است. بهرهگیری از استعدادهای برتر دارای مهارتهای مرتبط و ایجاد فرهنگ صحیح و در عین حال، انجام سرمایهگذاریهای استراتژیک بر روی فرآیندهای چابک، دیجیتال و تعالی عملیاتی منجر به حداکثرسازی توانایی شرکت در دستیابی به مشتری مداری است.
۲. ضرورت همکاری میان فینتکها و موسسات مالی سنتی
فینتک و مزیتهای رقابتی مربوط به شرکتهای موجود و کاستیهای پیشرو، همکاری را به یک تناسب منطقی تبدیل کرده است. مزیت رقابتی اصلی در شرکتهای فینتک ، چابکی آنها در شروع و تغییرپذیری، تمرکز دقیق و رسوخ در تجارب مشتری و رهایی آنها از بار هرگونه سیستم موروثی میباشد. با این حال آنان نیز در افزایش مقیاس کسب و کار خود به خاطر نبود اعتماد، مشهور نبودن برند، کمبود سرمایه و زیرساخت توزیع شده و نداشتن مهارت لازم برای انطباق با چارچوبهای قانونی، با چالشهایی روبرو هستند که به طور تاریخی نقاط قوت شرکتهای موجود تلقی میشود.
موفقترین شرکتهای فینتک بر وظایف محدود یا بخشهایی با سطوح حساسیت خاص یا قسمتهایی از نهادهای مالی سنتی که ارائه خدمات در آنها ضعیف بوده متمرکزند اما در مقیاس خود برای دستیابی به بهرهوری با چالش روبرو شدهاند. نهادهای مالی سنتی پایگاه مشتری گسترده و سرمایههای هنگفتی دارند، اما سیستمهای موروثی باعث شده که عقب بمانند. بسیاری از آنها در حال حاضر از طریق همکاری با شرکتهای فناور و استفاده از خدمات آنها مانند API، به جای اتکا بر منابع خود، به صورت روزافزونی از نوآوریها استقبال میکنند.
ارتباط بین فینتکها و نهادهای مالی سنتی از رقابت به سمت همکاری تغییر شکل یافته اما این پتانسیل همکاری فقط یک شروع راه است. هم نهادهای مالی سنتی و هم فینتکها برای یافتن شرکای مناسب با همکاری خوب در کنار هم و نوآوریهای اثربخش و مقیاسپذیر دچار مشکل هستند.
در سرتاسر جهان بیش از ۷۵۰۰ شرکت فینتک وجود دارد که در مجموع ارزشی بالغ بر ۱۰۹.۸ میلیارد دلار دارند. با این حال، بسیاری از آنها در معرض شکست قرار دارند، به دلایلی مانند: عدم یافتن و عرضه محصول متناسب با هر بازار، هزینه بالای افزایش مقیاس، ناتوانی در یافتن شریک مناسب و همچنین چالشها بر سرخلق، راهاندازی و به دست آوردن سریع سهم بازار برای محصولات متمایزی که قابل جایگزین نیستند.
پتانسیل شراکت باید بر اساس چهار پارامتر سنجیده شود: مردم، تأمین مالی، کسب و کار و فناوری. CapGemini “گواهینامه افزایش مقیاس CapGemini” را راهاندازی کرده است. این برنامه با همکاری برنامههای شتاب دهنده Startupbootcamp’s FinTech و CyberSecurity برای ارزیابی بهینه و کارآترین افزایش مقیاسهای آماده شده برای استارتاپها در همکاری با نهادهای مالی طراحی شده است.
شرکتهای فینتک در حال حاضر تقریباً در تمامی بخشهای خدمات مالی نفوذ یافتهاند که هم باعث نوآوری در بخشهایی شده و هم بخشهایی را به طور کامل از دور خارج کرده است. زیربخشهای محوری تمرکز فینتک شامل پرداختهای دیجیتالی (PayTech)، بیمه کاملاً دیجیتالی (InsurTech)، بانکداری (BankTech)، خدمات مدیریت ثروت (WealthTech) و ایجاد بازار برای فروش محصولات مالی است.
منظور از BankTech استارتاپهای فناوری بانکداری خردهفروشی است که بر اعطای وام، نقل و انتقالات بین مرزی و مدیریت پول متمرکزند. شرکتهایی که در این فضا فعالیت دارند عبارتند از: Mint، TransferWise، YounitedCredit و FundingCircle.
PayTech بر فضای پرداختها متمرکزند و شامل شرکتهایی مثل Venmo، India-based و Alibaba هستند.
منظور از شرکتهای WealthTech، شرکتهای مدیریت ثروت یا سرمایه در تلفن همراه و یا سایر بسترهای آنلاین میباشد مانند Motif، eTorro، Robinhood، Wealthfrontو Betterment.
شرکتهای InsurTech شامل Metromile، Lemonade، PolicyGenius، Friendsurance و Sereify در صنعت بیمه فعال هستند.
شرکتهای RegTechs شامل Trulioo، Tradle، Elliptic، FundApps و Alyne میباشند که بر خدمات مالی در محیط قانونی متمرکزند.
اَبَرشرکتهای فناوری هم فعالان بزرگ فناوری هستند که شامل Google، Apple، Facebook، Amazon، Alibaba هستند و در ارائه خدمات مالی ایفای نقش میکنند.
شکل ۱. انواع شرکتهای فینتک
منبع: Capgemini Financial Services Analysis, 2018
۳. زمینه اثرگذاری فینتک بر صنعت مالی
شرکتهای فینتک بر مدلهای کسب وکار برافکن مانند خرید بیمه بلاواسطه آنلاین ، وامدهی همتا به همتا و خدمات مشاوره روباتیک نیز متمرکزند. شرکتهای فینتکی وجود دارد که تخصص آنها ارائه پیشنهادات مالی با استفاده از بلاکچین است و راهکارهای تحلیلی پیشرفته و خدمات امنیتی سایبری ارائه میکنند. تمامی بخشهای سنتی خدمات مالی تحت تاثیر این اثرات میباشند. نهادهای مالی سنتی در جبهههای مختلف از جمله موارد زیر نیازمند این تاثیرپذیری هستند:
مدلهای کسب و کار جدید: ظهور فینتکها منجر به معرفی مدلهای کسب و کار جدید مانند وامدهی همتا به همتا (P2P) شده است که میتواند اثر معناداری بر بخش وامدهی بگذارد.
خدمات سریعتر و اثربخشتر: فینتک از انواع مختلف فناوریها جهت دسترسی و سرعت بخشیدن به خدمات استفاده میکنند (به روز رسانیهای لحظهای، اتصالات از طریق موبایل) که به صورت قابل توجهی باعث بهبود تجربه مشتری میگردد.
شفافیت و رایگان بودن خدمات: فینتکها اغلب خدمات خود را به صورت رایگان و یا برای دورههای طولانی مدت به صورت تبلیغاتی عرضه میکنند. فینتکها همچنین از قبل هر گونه هزینهای که بعدها لحاظ خواهند نمود را اعلام میکنند.
شخصیسازی: فینتکها پیشگامان شخصیسازی محصولات و خدمات مشتریان هستند که بانکهای سنتی را بر آن داشته است تا درباره نحوه استفاده از دادههای مشتریان خود جهت ارائه محصولات شخصیسازی شده بازنگری نمایند. شرکتهای WealthTech به مشتریان خود بر اساس میزان ریسکپذیری، سبک زندگی، نیازمندیها در مراحل مختلف زندگی و همچنین تمایلات و وابستگیهای اجتماعی آنها خدمت رسانی میکنند. شرکتهای InsurTech حداکثر استفاده را از نوآوری میبرند تا صنعت بیمه را به صورت بهتر و شخصیسازی شدهتر همراه با قابلیتهای پیشرفته ارائه کنند. فناوریهایی مانند خودروی هوشمند (مثلاً برای بیمههای خودرو) و تجهیزات پوشیدنی (مثلاً برای بیمههای عمر) منجر به درک عمیقتری از مشتریان بیمه میگردد.
فشار بر حاشیه سود و هزینهها: شرکتهای فینتک هیچ نوع ساختار موروثی ندارند. بنابراین میتوانند هزینههای خود را پایین بیاورند و تا حد ممکن خدمات با قیمت پایینتر عرضه کنند. در حوزه ثروت شخصی و از طریق ارائه خدمات تعدیل یافتهای که به اهداف مشتری میپردازند، سرویسهای مشاوره روباتیک به صورت مستقیم بر درآمدها و هزینههای مبادلات در شرکتهای بزرگ اثر عمیق گذاشته است.
مدلسازی پیشبینیکننده: فینتکها از ابزارهای تحلیلی و پیشبینیکنندهای استفاده میکنند که به آنها اجازه میدهد “افرادی مانند شما” یا با پروفایلهای مشابه مشتریان و چشماندازهایشان پیدا کنند. این کار به آنها اجازه میدهد آنها پیشنهاداتشان را بر اساس پروفایل مشتری هدفگذاری نمایند و تغییر دهند.
توزیع نوآورانه: ظهور شرکتهای فینتک، شرکتهای موجود را واداشته تا توزیع محصولات خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. به عنوان مثال، Motif واقع در سیلیکونولی، استراتژیهای سرمایهگذاری پیچیده و محصولات مالی برای سرمایهگذاران خرد، نهادهای مالی و مشاوران سرمایهگذاری ارائه میکند.
تحلیل دادههای پیشرفته: تحلیل دادههای پیشرفته در کنار حجم انبوه منابع داده باعث شده شرکتهای به اصلاح InsurTech بتوانند مدیریت ریسک بهتری داشته باشند و از قابلیتهای اصلی بالاتری برخوردار گردند که در نتیجه هزینههای آنها کاهش و اثربخشیشان افزایش یابد. شرکتها موجود این ارزشها را میبینند و بر روی اثربخشی آنها سرمایهگذاری میکنند. در واقع Aviva، AXA، Allianz، AIG، MetLife و XL Catlin همگی صندوقهای سرمایه مخاطرهآمیز خود را ایجاد نمودهاند، چون به دنبال روشهای نوآورانهای هستند تا بتوانند در رقابتهای تشدید شونده حضور داشته باشند.
شکل ۲. تجارب غنی شده، باعث افزایش تجربه مشتری میشود
شکل۳. نوآوریهای نوظهور بر تجارب مشتری تأثیرگذار است
* اطلاعات حاصل از نتایج تجزیه و تحلیل سیستماتیک دادهها
** زیستسنجی یا بیومتریک (Biometrics) به نوع خاصی از روشهای امنیتی گفته میشود که در آن برای کنترل دسترسی و برقراری امنیت از خواص قابل اندازهگیری بدن انسان یا هر موجود زنده دیگر استفاده میشود.
فناوریهای نوظهور، مخصوصاً بین شرکتهای فینتک ، باعث افزایش محبوبیت میشوند و انتظار میرود به زودی تاثیر معناداری نیز بر تجربه مشتری داشته باشند. تردیدی وجود ندارد که فناوریهای نوظهور به نحوی عمل میکنند که بتوانند نقشی اساسی را در باز تعریف تجربه مشتری در طی چرخه عمر مشتری ایفا نمایند.
آنالیتیک: پیشنهادات شخصی شده مبتنی بر آنالیتیک، اطلاعات بیواسطه و پردازش سریع منجر به افزایش جذابیت برای مشتری در سفر آنها خواهد شد. وجود دادههای ساختاریافته گسترده و به صورت نمایی فزاینده (مانند تراکنشهای مالی) و دادههای بدون ساختار (مانند رسانههای اجتماعی) پتانسیل قابل توجهی برای شرکتها جهت شخصیسازی پیشنهادات میباشد. آنالیتیک میتواند با استفاده از برنامههای مبتنی بر وفاداری منجر به حفظ مشتریان شود و در عوض، از طریق مکانیزمهای شناسایی تمایلات شخصی مشتریان به آنها پاداش بدهد. شناسایی تقلب حیطه دیگری است که در آن شرکتها به تشویق مشتریان برای احراز هویت دقیقتر میپردازند، زمانی که الگوریتمهای مبتنی بر تجزیه و تحلیل اعلام هشدار مینمایند.
با ظهور و رشد وامدهی همتا به همتا و بخشهای تامین مالی خرد بنگاههای کوچک و متوسط، شرکتهایی مانند Prosper، LendingClub و OnDeck از مدلهای نوآورانه برای امتیازدهی اعتبار استفاده میکنند که فراتر از صرف دادههای مالی است که پارامترهایی مانند رفتار و تمایل و قابلیت بازپرداخت را بررسی میکنند.Oscar Health بر تحلیلهای داده محور و الگوریتمها اتکا دارد تا پیشاپیش با اطلاعات توأم با پیشبینی و قابل استناد، به مشتریان با مراقبتهای لازم یا ارزیابی بهترین راه حلها کمک کند.
هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی: اثربخشی و بهرهوری بیشتر با صرف هزینه کمتر جزو مزیتهای یادگیری ماشینی است که در آن از مدلهای آماری و ریاضی برای استنتاج و الگوسازی مبتنی بر مجموعه عظیمی از اطلاعات خام استفاده میشود. اپلیکیشنهای یادگیری ماشینی کارکردهای مختلفی دارند، از جمله جلوگیری از تقلب، مدیریت ریسک، خدمات مشتری و بازاریابی. یادگیری ماشینی با داشتن مزیتهای رقابتی مانند هزینههای کمتر، اثربخشی بالاتر، بهرهوری بالاتر و سازگاری بهتر همراه است. به کارگیری یادگیری ماشینی در خدمات مالی در حال افزایش است، چون میتواند باعث نوآوری مستمر و توسعه بنگاههای اقتصادی و راهکارهای شخصیسازی شده گردد. از باتهای هوشمند چت تا مشاوره مالی فردی یا پردازش هوشمند پشتصحنهها، همگی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم میتوانند بر تجربه مثبت مشتری اثر بگذارند. هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی با تکیه بر قابلیت پردازش سریع حجم انبوه دادهها، در تصمیمگیری نیز قابل استفاده میباشند.
مشاورین روباتیک از تکنیکهای یادگیری ماشینی برای کمک به سرمایهگذاران جهت تصمیمگیری استفاده میکنند. شرکتهایی مانند Schwab و Betterment، با پلتفرمهای مبتنی بر یادگیری ماشینی با موفقیت توانستهاند خدمات کم هزینه برای مدیریت ثروت را ارائه کنند. Wealthfront، به عنوان ابزار مدیریت سرمایهگذاری، از یادگیری ماشینی برای پیشنهاد سرمایهگذاری برای مشتریان خود استفاده میکنند.
فناوریهای مبتنی بر حسگر: شرکتها میتوانند فعالیتهای مشتری را به خدمات مالی خود ارتباط دهند و تا حدودی از ریسکها بکاهند. از جمله موارد مربوط به بانکداری میتوان از پشتیبانی صوتی در ATMها یا دوربینها نام برد که همزمان با ورود مشتری به شعبه وی را شناسایی میکنند و سپس پیشنهادات مرتبط و شخصیسازی شده را ارائه میدهند. در صنعت بیمه، اینترنت اشیاء (IoT) از پتانسیل بسیار بالایی برای کمک به شرکتها جهت رصد نمودن شرایط سلامت مشتری، رهگیری نحوه رانندگی راکبان خودرو یا حفاظت هر چه بیشتر از خانهها در برابر تصادفات برخوردار است.
بر اساس روندهای شناسایی شده، شرکتهای بیمه میتوانند سطح ریسک را شناسایی نمایند، حق بیمههای مناسب را تعیین کنند و روشهای مطمئن برای کاهش شکایتها را اعمال کنند. حتی شرکتهای مدیریت سرمایهگذاری نیز می توانند به سرعت استراتژیهای خود را بر اساس ورودیهای بلافاصله از منابع مختلف را تغییر دهند و بهروزرسانیهای آنی را در شرایط کسب و کار و رویدادهای مختلف مانند خروجی برنامه ساخت و تولید، شرایط آب و هوایی و رفتارهای مشتری انجام دهند؛ تحلیلگران نیز میتوانند داراییهای مالی خود را تعدیل کنند.
امروزه شرکتها چگونه از اهرم اینترنت اشیاء حداکثر استفاده را میبرند؟ شرکت Nauto (که یک InsurTech به حساب میآید) نوعی سیستم خودکار برای موتور خودرو را ارائه داده که شامل شبکهای از دوربینهای متصل به هم مجهز از طریق هوش مصنوعی و سیستم ابری هوشمند است. این سیستم خطرات را تشخیص میدهد، به رانندگان هشدار میدهد و در پایان سفرها بازخورد و هدایتهای لازم را به آنان ارائه میکند. حسگرهای زمان واقعی Nauto و دادههای بصری به مدیران کسب و کار کمک میکند تا علت تصادفات را شناسایی کرده و ادعاهای اشتباه را کاهش دهند. در مثالی دیگر، Westpac نیوزلند در تلاش است تا با دوربینها در شعبههایشان تجربهای داشته باشد تا مشتریانی که قبلاً ثبت نام کردهاند را شناسایی نماید و با صرفهجویی در زمان، برای بانک فرصتی برای ارائه تجارب هر چه شخصیسازی شدهتر فراهم کند.
زیستسنج (بیومتریک): تجربه قدیمی گذرواژههای پیچیده ممکن است چیزی باشد که مشتریان را به استقبال از مقوله زیستسنجی و احراز هویت سریع، راحت و امن رهنمون ساخته است. زیستسنجها از شناساگرهای منحصر به فردی مانند عنبیه، اثر انگشت، صدا و خصوصیات چهره فرد را برای احراز هویت استفاده حداکثری میکنند و به افراد اجازه انجام تراکنشها را صادر میکند. روز به روز بر مقبولیت زیستسنجی بین نهادها افزوده میشود، چون دسترسی سریع و راحتی را برای کارکردهای متداولی مانند پاس کردن چکها، پرداخت صورت حسابها، تراکنشهای مبلغ کم و معاملات سهام میسر میسازد. با این حال، در مورد تراکنشهای حساستر مانند انتقالات مقدار بالا یا فعالیتهای تراکنشی غیر معمول (بر اساس تاریخچه عملکرد کاربر یا موقعیت جغرافیایی وی)، احراز هویت چند عاملی باید انجام شود.
تعدادی از شرکتهای موجود و فینتکها گوی سبقت را از زیستسنجی ربودهاند. شرکتهای موجود مانند American Express، INGBank، Outbank DE و Deutsche Bank سیستم زیستسنجی اپل یعنی Touch ID را در اپلیکیشن بانکداری همراه خود ادغام کردهاند تا هویت کاربر را سریع، راحت و مطمئن شناسایی نمایند. در مورد فینتکها، M2SYS CertisID نوعی راهکار احراز هویت بر اساس زیستسنجی است که در اصل برای استفاده در نهادهای مالی ساخته شده است. این اپلیکیشن از اثر انگشت، رگهای انگشت، خطوط کف دست، عنبیه، شناسایی چهره و صدا پشتیبانی میکند. این اپلیکیشن امکان پشتیبانی و رهگیری را برای تمامی صاحبان حساب و نیز کارکنان فراهم میکند. AimBrain یک استارتاپ لندنی است که «هویت زیستسنجیشده» را به صورت سرویسی برای سایر موسسات مالی ارئه مینماید. این استارتاپ خدمات تأیید هویت را بر اساس صدا، ظاهر و الگوی استفاده کاربر از وسیله (سرعت تایپ و غیره) انجام میدهد.
رابط شهودی کاربران: شرکتها باید بر رابطهای ساده، قابل درک و در عین حال دارای قابلیتهای عملکردی متمرکز شوند. کاربران سادگی را بر پیچیدگی ترجیح میدهند، اما سادگی نباید به بهای افت کارکرد به دست آید. بسیاری از فینتکها به این حقیقت پی بردهاند و رابطهایی ارائه میدهند که دارای کاربری راحت هستند (به عنوان مثال دستورالعملهای صوتی برای تراکنشهای ساده) و دستورات مورد نظر را در کمترین مراحل ممکن اجرا میکنند.
بانک اروپایی و صرفاً دیجیتالی موسوم به N26 رابطهایهای شهودی و در عین حال ساده برای کاربران خود تعریف کرده است که به آنها این امکان را میدهد تا تنها در عرض چند دقیقه از یک اکانت جدید ثبت نام کنند. تجارب غنی شده از ویژگی و آپشن برای کاربر شامل توانایی بلوکه و آزادسازی کارتها از طریق اپلیکیشن و مشاهده هزینههای غیرعادی در صورت وضعیت میباشد.
گیمیفیکیشن یا بازیوارسازی. گیمیفیکیشن استراتژی فوقالعادهای برای افزایش تجربه مشتری از طریق کمک به مشتریان در تحقق اهدافشان میباشد. از طریق گیمیفیکیشن، شرکتها میتوانند به مشتریان خود در رسیدن به اهداف مالی به شیوهای سرگرمکننده و درگیرکننده کمک کنند. گیمیفیکیشن صرفاً نوعی ایده جدید محدود به خدمات مالی نیست؛ این روش که در قالب برنامههای وفادارای و امتیازدهی نیز مورد استفاده قرار میگیرد میتواند به کشف ایدهها، تحقیقات بازار، آموزش مشتری، تولید مشتری راغب ، فروش متقاطع، اپلیکیشنهای کمک شخصی و خدمات تعاملی و پاسخگو به مشتری کمک کند. انتظار میرود گسترده شدن استفاده از گوشیهای هوشمند، تغییرات جمعیت شناختی (بیشتر جمعیت شهری و جمعیت هزاره سوم) و افزیش جمعیت بازیکنان آنلاین، به عنوان کاتالیستی برای روند گیمیفیکیشن در صنعت خدمات مالی نیز ایفای نقش کند.
Acorns به عنوان یک شرکت خدمات سرمایهگذاری و پسانداز همراه، به سرمایهگذاران جوان از طریق گیمیفیکیشن پسانداز کمک میکند. مشتریان پولهای خرد باقیمانده از خریدهایشان از حساب جاری خود را یک جا جمع میکنند و داخل یک حساب کارگزاری قرار میدهند که در گروهی از صندوقهای قابل معامله در بورس ذخیره میشود. Sureify یک شرکت بیمه عمر واقع در ایالات متحده است که مشتریان خود را تشویق میکند تا از طریق اهداف مبتنی بر گیمیفیکیشن زندگی سالمتری را دنبال کنند. این شرکت کاربران خود را قادر میسازد تا ابزار پوشیدنی برای تناسب اندام را به این اپلیکیشن ارتباط داده و از طریق دستیابی به اهداف تعیین شده برای سلامتی و حفظ سطح زندگی سالم، تخفیفهایی را در حق بیمه خود دریافت کنند.
واقعیت همافزوده و مجازی (AR/VR): شرکتها میتوانند خدمات مالی به مشتری را در قالب واقعیت مجازی و همافزوده در قالب یک تجربه جذاب در هم ادغام کنند. AR/VR نوعی تجربه اثرگذار (در یک محیط مجازی) فراهم میآورد، به طوری که کاربران احساس میکنند که در یک واقعیت مجازی زندگی میکنند.
بانک Commonwealth در استرالیا و PrivateBank در اوکراین در حال حاضر اپلیکیشنهای واقعیت همافزوده را مورد استفاده حداکثری قرار دادهاند تا به کاربران کمک کنند که خانهها یا شعبهها ATMهای نزدیکشان را پیدا کنند. با این حال، AR/VR میتواند به بهبود بهرهوری از طریق بصریسازی هر چه بهتر دادهها نیز کمک کند، مخصوصاً وقتی که مجموعه دادهها بزرگ و گسترده بوده و تسریع در کار جزو ضرورتهای تصمیمگیری است، مانند تجارت. “شعبههای مجازی” به مشتریان اجازه میدهد تا مسائل و مشکلات خود را از طریق عامل مجازی یا گفتگوی تصویری با فرد واقعی حل کنند. سیستمهای ادغامی AR/VR با امنیت زیستسنجیشده میتواند باعث افزایش هر چه بیشتر تجربه مشتری از طریق اضافه کردن امنیت و شخصیسازی گردد. فناوری AR/VR همچنین دارای پتانسیل آموزشهای مالی میباشد.
اخیراً بازوی مالی Alibaba، Ant Financial Group، از یک سرویس پرداخت مبتنی بر VR رونمایی نمود. این سرویس با محصول مبتنی بر VR یعنی Buy+ تلفیق شده و به کاربران اجازه میدهد تا محصولات را در حالت VR جستجو و به سبد خرید خود اضافه کنند. این کار عملاً تجربه خرید را به یک تجربه کاملاً VR تبدیل میکند.
پلتفرمسازی: روز به روز بر تعداد موسسات مالی علیالخصوص بانکهایی که از پلتفرمسازی برای جذب همزمان مشتریان و اشخاص ثالث ارائهدهنده خدمات پاسخگوی نیاز مشتریان استفاده میکنند، افزوده میشود.
وقتی پای صحبت از پذیرش رویکرد نوآورانه در میان باشد، BBVA پیشتازیاش را در این زمینه نشان داده است. پورتالها API آن در اسپانیا و ایالات متحده برای فینتکها فرصتی به وجود آورده است تا راهکارهای قابل استفاده در پلتفرمهای بانکها فراهم کنند. این مدل کسب و کار جدید موقعیت برد-برد-برد برای بانک (ارائه دامنه وسیعی از محصول و خدمات)، مشتریان (پاسخگویی کامل به نیازشان)، و فینتکها (کسب و کارها و تصدیگری برای ارتباطات جدید) فراهم مینماید. در ضمن سوئیفت نیز با راهاندازی “پلتفرم نوآوری پرداختهای جهانی سوئیفت (GPI)”در حال تغییر سرویسهای پرداختی بین مرزی خود است. سوئیفت از فینتکها دعوت کرده تا در راس این پلتفرمها سرویسهایشان را گسترش دهند و با ارائه پاداش و جوایز نقدی و احتمال همکاری در سایر زمینهها، در این زمینه مشوق فینتکها بوده است.
رایانش ابری: رایانش ابری به چابکتر شدن و انعطافپذیری شرکتها کمک میکند. رایانش ابری خود را به عنوان یکی از اثرگذارترین توانمندسازهای فینتک ثابت نموده، چرا که انعطافپذیری را در قیمتگذاری، چابکی، مقیاسپذیری و تسریع در عرضه را ارائه نموده است. تعداد فینتکهایی که از فراهمکنندگان سرویس رایانش ابری برای رقابت و افزایش سازوکارهای امنیتی استفاده میکنند مدام در حال افزایش است. برخلاف شرکتهای موجود که با سیستمهای موروثی سر و کار دارند، فینتکها میتوانند به راحتی ایدهسازی کرده، توسعهیافته و راهکارهای جدید را با پشتیبانی رایانش ابری بیازمایند و پیشرفتهای مستمر و بازخوردهای قابل مدیریت بسیار فعالی را بر روی مشتری داشته باشند. هزینههای پایین مزیتی است که فینتکها میتوانند به مشتریان خود ارائه کنند و بر تجربه مثبت مشتری بیافزایند.
به عنوان مثال شرکت پیشروی حوزه پرداخت Stripe، میزبانی(هاستینگ) پلتفرمهای همخوان با کارتهای پرداخت خود را در سرویسهای شبکه Amazon (AWS) اجرا میکند. Stripe از راهکارهای مبتنی بر رایانش ابری برای آسانتر کردن پردازش پرداختها جهت استفاده کاربران در اپلیکیشنهای مبتنی بر شبکه و تلفن همراه استفاده میکند. افزایش امنیت، نظارتپذیری پلتفرم و مقیاسپذیری آن به کاربر اطمینان میدهد که دادهها در امنیت هستند و کارکردها را میتوان به راحتی گسترش داد.
APIهای باز: ضروری است که موسسات مالی فراتر از الزامات ناشی از مقررات پیش بروند و با تکیه بر APIهای باز اکوسیستمهای قوی ایجاد کنند. APIها به روشهای مختلف شرکتهای فینتک را توانمند میسازند؛ از جمله دسترسی به فراهمکنندگان سرویس رایانش ابری، اتصال به پلتفرمهای فراهم شده توسط شرکتهای خدمات مالی و یا اتصال به سایر بازیگران اکوسیستم.
APIها همچنین دسترسی به دادهها را از طریق شخص ثالث و منابع غیر سنتی مانند رسانههای اجتماعی که به شرکتها در ارائه پیشنهادات مرتبطتر و شخصیسازیشدهتر کمک میکند، توانمند میسازد. پیشنهادات توسعهیافته، بهینه شده و مجتمع باعث افزایش تجربه مشتری و آسانتر شدن تجربه مشتری میگردد. با افزایش استفاده از تلفن همراه و ادوات اینترنت اشیاء، APIها میتوانند نقش حیاتیتری ایفا کنند.
بر اساس گزارش سال ۲۰۱۷ World Retail Banking بیش از ۷۸% از بانکها و تقریباً به همین نسبت از فینتکها، در پی حداکثر استفاده از APIها برای بهبود تجارب قابل عرضه به مشتریان هستند و غالباً نیز اذعان داشتهاند که APIها میتوانند به صورت معناداری به ایجاد جریانهای جدید درآمدی کمک کنند.
Oanda، یکی از ارائهکنندگان دادههای ارز و خدمات معاملاتی فارکس، به نهادها و توسعهدهندگان اجازه میدهد تا به کدهای پلتفرمfxTrade دسترسی داشته باشند که از این طریق میتوانند اپلیکیشنهای نوآورانه و شخصیسازیشدهای طراحی کنند.
اتوماسیون پردازش روباتیک: پردازش روباتیک میتواند اثربخشی عملیاتی را افزایش داده و شرکتها را قادر سازد تا خدمات را با عایدی بهتری به سپردهها با کیفیت و سازگاری بیشتر بازگردانند. از این طریق و با استفاده از ابزارهای نرمافزاری، وظایف عملیاتی تکراری خودکار میشود که به تبع منجر به کاهش زحمت افراد، انعطافپذیری برای افزایش مقیاس و کاهش هزینهها و وظایف تعهدی میگردد. در ابتدا، شرکتهای خدمات مالی بر تغییر دیجیتال پیشرو متمرکز شدند. در حال حاضر اما با پردازش روباتیک میتوانند وظایف را خودکار و دیجیتالی نمایند؛ مانند پردازش مقادیر بالای دادهها. فینتکها (و مخصوصاً فینتکهای حوزه مقررات (RegTech)) متخصص خودکارسازی فرآیندهای مبتنی بر قوانین هستند که نیازمند قضاوت انسان نیست. نرخ پایین خطا در پردازش حجمهای انبوه داده به معنای چرخش سریعتر کارهاست.
Gleematic یک شرکت پردازش روباتیک سنگاپوری است که به خودکار کردن وظایف تکراری مانند کپی و افزودن دادهها از یک اپلیکیشن به دیگری، خواندن دادهها از روی PDF، Word، Excel و حتی انجام تحلیلهای احساسی کمک میکند. یکی از بانکهای اصلی انگلیس نیز در یکی از سرمایهگذاریهای خود طی شش ماه از طریق خودکارکردن فرآیندهای وقت گیر به عایدی بر سرمایه ۸۰ درصدی رسیده است. یک تراکنش انسانی که حدود ۳۰ دقیقه زمان میبرد، با استفاده از این روش تنها ۱۰ دقیقه زمان لازم دارد.
WorkFusion یک شرکت نرم افزار اتوماسیون هوشمند است که به شرکتها اجازه میدهد فرآیندهای پیچیده خود را از طریق ترکیب تکنیکهای اتوماسیون چندگانه در قالب یک پلتفرم خودکار کنند. در هسته workfusion نوعی قابلیت ثبت اختراع شده وجود دارد که الگوی دادههای قبلی و دادههای همزمان را از طریق افراد شناسایی ، دادههای کیفی را ایجاد و مدلهای یادگیری ماشینی مناسب را انتخاب مینماید و آموزش میدهد. ترکیب این گونه قابلیتهای توانمندساز و یادگیری ماشینی اتوماسیون شناختی نامیده میشود. این قابلیت منحصر به فرد برای “خودکارسازی اتوماسیون” در فرآیندهای حجم بالا مانند شناسایی تقلبها، تأمین مالی تجاری و بررسی ادعاها،که برای اتوماسیونِ صرفاً مبتنی بر قوانین بسیار پیچیده هستند، با ارزش است.
باتهای چت: رباتهای چت به عنوان کانالهای کمک به خود در حال ایجاد انقلاب در نحوه سرویسدهی به مشتریان هستند. با این حال، در موارد لازم پشتیبانی انسانی باید صورت بگیرد. رباتهای چت نوعی برنامههای کامپیوتری هستند که بر قوانین یادگیری ماشینی جهت ارائه پاسخهایی شبیه انسان در ارتباط با انسانهای واقعی اتکا دارند. گفتنی است تعاملات با انسانهای واقعی کاری بسیار هوشمندانهتر و شخصیسازی شدهتر است اما پشتیبانی انسانی از مشتریان به صورت تمام وقت کاری چالش برانگیز است. شرکتهای فینتک پیشرفتهای چشمگیری در توسعه اپلیکیشنهایی داشتهاند که نه تنها به صورت ارائهدهنده تمام وقت خدمات به مشتری عمل میکنند، بلکه به عنوان مشاورین مالی شخصی، یک ابزار برای بازاریابی برای ارتقای محصولات و جمعآوری بازخوردند و نیز را حلی برای شناسایی تقلب و جلوگیری از آن نیز عمل میکنند.
از طریق هوش مصنوعی و پشتیبانی پیشرفته رباتهای چت، شرکتها میتوانند خدمات ارزش افزوده جدیدی ارائه دهند که باعث افزایش تجربه مشتری از طریق کارکردهایی مانند دسترسی فوری به حسابهای بانکی، تحلیل مخارج، توصیههای مالی مناسب، رهگیری هزینهها، بودجهبندی و سرمایهگذاری هوشمند میگردد.
Digit به عنوان ابزار مدیریت مالی شخصی میتواند به حسابهای بانکی مشتری دسترسی داشته و دادههای مربوط به درآمدها و مخارج وی را پردازش کند. این اپلیکیشن مقدار و زمان مناسب پسانداز کردن پول بدون نیاز به حواله توسط کاربر را شناسایی میکند و این مقدار را به حساب پسانداز Digit شخص منتقل میکند. ۱% بهره به این مقدار پسانداز شده تعلق میگیرد و هر زمان صرفاً با وارد کردن یک متن ساده قابل برداشت است. شرکت دیگری که به مشتریان پاداش میدهد، یک شرکت از جنس ربات چت واقع در مسکو با نام Talkbank است که به کاربران خود اجازه میدهد تا پرداختها، تراکنشها و تقسیم صورت حساب خود را انجام دهند و دسترسی بلافاصله به کارتهای اعتباری خود داشته باشند.کاربران میتوانند از این طریق امتیاز جمع کنند و به صورت تمام وقت با بات مشاوره مالی داشته باشند. Talkbank اطلاعات مربوط به کل تراکنشهای انجام شده در کارت اعتباری مشتریان را دارد و رابط کاربری آن تحلیلهای پیشرفته را مورد استفاده قرار میدهد تا دیدگاهی هوشمندانه و عملیاتی ارائه نماید.
فناوری دفتر کل توزیع شده(DLT): این فناوری ثبت تراکنشها یا دفتر کل توزیع یافته مشترک توسط یک شبکه از مشارکتکنندگان ارائه دهنده شفافیت و سرعت کار و امنیت بالاست. تراکنشهای DLT غیر قابل مداخله هستند، بلادرنگ انجام میشوند و نیازمند هیچگونه نظارت مرکزی نیستند، که نشاندهنده شفافیت عملکرد آنهاست.
شرکت های فینتک پیشروان بهرهبرداری از پتانسلهای DLT بوده و نه تنها با ارزهای مجازی سر و کار دارند بلکه راهکارهای نوآورانهای نیز برای صنایع مختلف از جمله خدمات مالی (در دامنههای مختلفی چون بانکداری، پرداختها، بیمه و تسویه حسابهای تجاری) جهت تسهیل روشهای آسانتر، ارزانتر، نوآورانه و بلادرنگ هستند. نمونهها شامل راهکارهای مبتنی بر ایجاد وفاداری، وامهای سندیکایی و راهکارهای تامین مالی مبادلات برای بانکها، مدیریت دیجیتال انواع مختلف دارایی و تحلیلهای پس از معامله برای شرکتهای بازار سرمایه و پردازش ادعاها برای شرکتهای بیمه از این جملهاند. گرچه DLT از این موارد استفاده میکند و اتخاذ آن در حیطه صنایع مختلف به صورت روزافزون در حال گسترش است، اما گسترس اکوسیستم DLT با چالشهایی روبرو است؛ از جمله تعامل متقابل پروتکلها و همچنین قابلیت نظارت بر پلتفرمهای گسترشیافته در DLT. بنابراین علی رغم این واقعیت که بسیاری از شرکتها و کنسرسیومها در تلاش برای ارائه راهکارهای قابل اجرا هستند، اما صنعت خدمات مالی نمیتواند تا چند سال آینده از منافع کامل DLTها بهرهمند گردد.
Ripple که بر اساس فناوری بلاکچین پیشرفته توسعه یافته است، نوعی فناوری مقیاسپذیر، امن و تعاملی متقابل است که روشی بی دردسر برای مشتریان در راستای حمل ونقل بینالمللی پول میباشد. این فینتک بیش از ۱۰۰ کاربر را در شبکه بلاکچیناش موسوم به RippleNet ثبت نام نموده است که شامل مشتریهای مشهوری مانند Santander ، UniCredit, UBSو Standard Chartered میباشد.
۴. زمینههای تقویت فینتک
شرکتهای فینتک با حداکثر بهرهبرداری از آخرین فناوریها در حال دگرگونسازی صنعت خدمات مالی از طریق ارائه محصولات و خدمات نوآورانه هستند در حالی که روش مصرف این محصولات نیز تغییر میدهند. شرکتهای فینتک موفقیت خود را به کمک جدیدترین فناوریها آغاز کردهاند. آنها همچنین در مقایسه با شرکتهای خدمات مالی و سنتی تحت محدودیت سیستمهای سنتی خود نیستند. فناوری جدید توسط شرکتهای فینتک خیلی زود پذیرفته میشود و در قالب بهترین عملکردها از طریق فینتک در صنایع دیگری که در ارائه بهترین تجربه مشتری معروفند ارائه میگردد.
رهبران شرکتهای فینتک مزیت رقابتی خود را در چه میدانند؟ بیش از ۹۰% مشارکتکنندگان در شرکتهای فینتک در پیمایش گزارش فینتک جهانی اعلام کردند که چابکی و ارائه تجارب پیشرفته مشتری، مزیت رقابتی اصلی آنهاست. بیش از ۷۵% مشارکتکنندگان شرکتهای فینتک گفتهاند که توسعه محصولات جدید و نوآوری در محصولات و خدمات موجود را مزیت اصلی رقابتی خود میدانند (شکل ۴).
شکل ۴. مزیت رقابتی اصلی فینتکها، از نقطه نظر فینتکها(%)،۲۰۱۷
درصدهای ارائه شده در فینتکها با کسب نمره ۵ از مقیاس ۱ تا ۷ برای هر گزینه ارائه شده است.
منبع: World FinTech Report Survey, Capgemini, LinkedIn, Efma, and MaRS, 2017
Hippo به عنوان یک شرکت InsurTech، سنسورهای خانگی هوشمند را اهرم خود قرار داده و از دادههای اینترنت اشیاء برای جلوگیری از ایجاد خسارت در خانه، بهبود تجربه مشتری و کاهش شکایات استفاده میکند. Wizdee از گزارشگیری هوشند کسب وکار در ترکیب با پردازش زبان طبیعی جهت ارائه پیشبینی به مشتریان خود در امور مالی شخصی آنها بهره میگیرد.
Slice Labs. Inc نوعی محصول بیمهای بر حسب تقاضا برای پلتفرمهای مانند Airbnb ارائه مینماید. کاربران پوشش بیمه را فقط در طی مدت اقامت خود دریافت میکنند و Monesse نوعی خدمات بانکداری دیجیتال ارائه میکند که به کاربران خود اجازه میدهد تا یک حساب بانکی در انگلیس از طریق تلفن همراه خود ایجاد کنند (بدون توجه به ملیت کاربر).
شرکت بیمه Next Insurance، نوعی بات چت از طریق پیامرسان فیسبوک راهاندازی کرده که به کسب و کارهای کوچک اجازه میدهد تا درخواستهای بیمهای خود را ارائه نموده و بیمه خریداری نمایند. فینتک Capital Inc. نوعی اپلیکیشن مدیریت مالی شخصی (PFM) برای اندروید و IOS طراحی کرده است که کاربران را تحریک میکند تا از طریق گیمیفیکیشن رفتارهای مصرفی خود پسانداز داشته باشند. این اپلیکیشن از حسابهای پسانداز مشتری پول را به اکانت جداگانه Qapital مشتری که شامل قوانین خاصی است منتقل میکند.
Wrisk به عنوان یک شرکت InsurTech بیمه موتور، مسافرت و خانه را از طریق اپلیکیشن موبایل ارائه میدهد و به این ترتیب هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد، درحالی که Lending Club از فناوری به عنوان اهرم مالی برای گسترش بازار ارائه اعتبار در قالب اعطای وام استفاده میکند.
Amado یک شرکت InsurTech است که دادهها را از ادوات مختلف جمعآوری میکند (مانند گوشیهای هوشمند مشتریان و ادوات عیبیابی الکترونیک) و پروفایل مشتریان را با توجه به میزان احتمالی قرارگیری آنها در معرض ریسک تهیه میکند. شرکت myInvenio نیز دادههای سیستمهای IT شرکتها را برای بصریسازی فرآیندها پردازش میکند.
۵. چالشهای پیش روی فینتکها و راهکار بهینه
شرکتهای فینتک تنها زمانی با موفقیت به مقیاس بالا دست مییابند و به کسب و کارهایی پایدار تبدیل میشوند که چالشهای پیشروی خود را مورد بررسی قرار دهند. یک راهکار منحصر به فردی که هم تقلید از آن دشوار باشد و هم اینکه توسط ابزارهایی مانند پتنت قابل حفاظت باشد، بسیار مهم و حیاتی میباشد.
زیرساختهای توزیع: برخلاف شرکتهای خدمات مالی سنتی، فینتکها زیرساخت توزیع باثباتی ندارند که میتواند بر دسترسی آنها به پایگاه گسترده مشتری اثر بگذارد.
اعتماد مشتری: ایجاد اعتماد مشتری یکی از چالشهای زمان بر برای شرکتهای فینتک میباشد.
نام برند: برندسازی نیازمند سرمایهگذاری گسترده در زمینه بازاریابی و فرآیندی زمانبر است.
مقررات: بسیاری از شرکتهای فینتک کارشناسی ندارند که این شرکتها را در فرآیندهای قانونی پیچیده همراهی کند.
سرمایه: شرکتهای فینتک که به شدت به سرمایهگذاری مخاطرهآمیز متکی هستند در صورتی که ایدههای جدیدشان جذاب نباشد به شدت متاثر میگردند.
صرفههای مقیاس: پیشنهادات کم هزینه فینتکها صرفاً زمانی میتواند سودآور باشد که با صرفههای مقیاس همراه شود. با این حال وقتی فینتکها سعی دارند از این مرحله گذر کنند با چالشهایی در پیدا کردن مشتریان جدید و بسط کار خود مواجه هستند.
همکاری یک موقعیت برد-برد برای بازیکنان صنعت است
چالشهای شرکتهای فینتک اغلب نقاط قوت شرکتهای خدمات مالی سنتی است و به همین دلیل است که همکاری فرصتی بزرگ برای فینتکها و بالعکس است. شرکتهای فینتک و شرکتهای خدمات مالی سنتی دارای مجموعهای از مزیتهای رقابتی مختلفند. از طریق همکاری، نیازهای دوجانبه شناسایی میشود و نقاط قوت برای دستیابی به موقعیت برد- برد به نفع طرفیت تقویت میشود (شکل۵).
شکل ۵. همکاری: موقعیت برد-برد
منبع: تحلیل خدمات مالی Capgemini، ۲۰۱۸
قانونگذاران نیز شایستگیهای همکاری بین فینتکها و موسسات مالی سنتی را درک کردهاند. مقررات نقشی اساسی در تسهیل نوآوریها دارد و بنابراین بر همکاری بین شرکتهای موجود و فینتک اثر میگذارد. در اروپا، مقررات PSD2 باعث شده است تا شرکتهای خدمات مالی سنتی ازاپلیکیشنهای رابط برنامهریزی استفاده کنند و این امر منجر به افزایش همکاری با فینتکها شده است. مرجع نظارت بر عملیات مالی(FCA) مرجع قانونی در انگلیس است که نوآوریها و سیاستهای مساعدی را در جهت نوآوری معرفی نموده است؛ از جمله سندباکس، قانونی که باعث تسریع رشد فینتک در انگلیس شده است.
در بازارهای اقیانوسیه-آسیا مانند هنگ کنگ، مالزی و سنگاپور مقامات قانونی در حال ارائه حماتهای شدید در راستای رشد فینتکها هستند. تعداد و کیفیت این شرکتها این امکان را برای شرکتهای خدمات مالی سنتی فراهم کرده است تا بتوانند از میان آنها شرکای مناسب خود را برگزینند. با این حال ژاپن مقررات سفت و سختی برای شرکتهای فینتک در نظر گرفته است که نوعی مانع برای رشد سریع فینتکها در این کشور محسوب میشود. (شکل ۶)
شکل ۶. دلایل عمده شراکت فینتکها با شرکتهای خدمات مالی سنتی (%)، ۲۰۱۷.
منبع: پیمایش گزارش جهانی فینتک، Capgemini, LinkedIn, Efma, and MaRS, 2017
بیش از ۷۰% مدیران فینتکی که با آنها مصاحبه شد، اعلام کردند تمایل دارند با سایر شرکتهای فناورانه برای ارائه محصولات و خدمات خود همکاری کنند. فشاری که بر روی فینتکها جهت کاهش زمان ورود به بازار وجود دارد باعث شده که نیازهای آنها به تمرکز بر شایستگیهای محوریشان افزایش پیدا کند و با سایر شرکتهای فینتک جهت عملیات موفقیتآمیز همکاری نمایند. (شکل ۷)
شکل ۷. اهداف اصلی کسب و کار برای فینتکها در سال ۲۰۱۷
یکی از نمونههای پیشرو شراکت بین دو فینتک بزرگ در اروپا با نام N26 و Younited Credit میباشد که هدف آنها ارائه محصولات اعتباری صرفاً برای مشتریان موبایل N26 در فرانسه بود. N26 توانست به گسترش محصول خود در قالب فضای اعطای وام به مشتری دست پیدا کند درحالیکه Younited Credit نیز توانست محصول جدید خود را از طریق شبکه توزیع گستردهتر N26 و ادغام با سایر اپلیکیشنهایی که ازAPI ها استفاده میکنند بسط دهد.
نمونههای بیشتر عبارتند از شراکت Lending Club با گوگل برای تامین مالی با بهره پایین برای شرکای گوگل. این شراکت به عنوان اهرمی برای Lending Clubبرای کسب کم هزینهی اعتبار به شیوهای کاملاً خودکار عمل کرد و گوگل نیز توانست با خرید این وامها توانست سرمایهاش را در شبکه شرکای خود جهت رشد کسب و کار تزریق نماید.
SafeShare نوعی محصول بیمه مبتنی بر فناوری دفتر کل توزیع شده برای شراکت اقتصادی به شیوهای مشارکتی با شرکتهای فناوری خدمات مالی گروه Z/Yen راهاندازی کرده و این محصول از طریق ائتلاف با یک شرکت اقتصادی مشارکتی، Vromi، توزیع شده است. RISK یکی از شرکتهای ارائه دهئده خدمات InsurTech و Sentiance که یک شرکت تحلیل داده مبتنی بر اینترنت اشیاء است، بر روی روش جدیدی جهت قیمتگذاری حق بیمهها از طریق بررسی ثبات رفتار مشتری مشارکت کردهاند.