ناظر اقتصاد: در پایان معاملات امروز چهارشنبه ۱۶ مرداد ۹۸ بورس ، شاخصکل بورس با کاهش ۳۴۸ واحدی به ۲۵۵,۱۶۳ واحد رسید. ارزش معاملات در بورس ۹,۷۴۵ میلیارد ریال (۱۹۷ میلیارد ریال مربوط به معاملات بلوکی) و در فرابورس ۱۰,۱۷۵ میلیارد ریال (تقریبا ۱۸۰۲ میلیارد ریال معامله اوراق صکوک و بلوکی) بوده است. مجموع کل معاملات خرد در بازار بورس و فرابورس معادل ۱۷,۹۲۱ میلیارد ریال بوده است.
شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در پایان معاملات امروز چهارشنبه ۱۶ مرداد ۹۸ بورس ، آخرین روز کاری هفته جاری ۳۴۸ واحد عقب نشینی کرده و به رقم ۲۵۵ هزار و ۱۶۳ واحد رسید. شاخص کل با معیار هم وزن ۵۱۴ واحد رشد کرد و به رقم ۶۵ هزار و ۳۳۱ واحد رسید. ارزش روز بازار در بورس اوراق بهادار تهران که حاکی از ارزش سهام شرکتهای حاضر در بورس است، به ۹۳۷ هزار میلیارد تومان رسید. امروز معاملهگران بورس بیش از ۲.۹ میلیارد ورقه شامل اوراق حق تقدم و اوراق مالی در قالب ۳۰۴ هزار نوبت معامله و به ارزش ۹۷۴ هزار میلیارد تومان رسید.
از مهمترین اتفاقات در خرید و فروشهای روز جاری میتوان به دست به دست شدن زیاد سهام و تمرکز معاملهگران بر برخی سهام خاص اشاره کرد. ۱۵ سهم بورسی که داغترین جریان نقدینگی را پشت سر گذاشتهاند، چیزی در حدود ۳۰۰ میلیارد تومان از ارزش معاملات خرد بازار را در خود جای دادهاند. در این میان شکسته شدن سقفهای تاریخی، جا ماندن از مسیر رشد، ورود پول قدرتمند، تبلیغات گروهی و مواردی از این دست به عنوان مهمترین دلایل انتخاب سهام اینچنینی به شمار میآید. فاصله گرفتن از عوامل بنیادی در این برهه زمانی نکتهایست که بیش از پیش به چشم میآید.
ضعف محسوس در سمت عرضه و تقاضا در نمادهای بزرگتر به دلیل قدرت پایین نقدینگی، علت اصلی تمایل بیشتر سرمایهگذاران به نمادهای کوچکتر است. تشکیل صف خرید در بیش از ۵۰ نماد بورسی که تماما از سهام گروههای کوچک و متوسط بازار هستند، میل به سرمایهگذاری در چنین نمادهایی را با توجه به شرایط فعلی بازار نشان میدهد. نکته مهم در معاملات امروز، کاهش میل خرید دستهجمعی در گروهها و صنایع خاص است به طوریکه صف خریدهای تشکیل شده، جز اقبال کلی به صنعت کاشی و سرامیک و کانی غیرفلزی، به صنعت خاصی گرایش ندارند.
طی روزهای گذشته و با انتشار خبرهایی مبنی بر حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، گرایش عمومی به سمت صنایع خاصی نظیر دارویی، لاستیک، قند و شکر و مواد غذایی به جز قند را شاهد بودیم. تشکیل صفهای خرید در اکثر غریب به اتفاق نمادهای این گروهها به چشم میآمد. انتشار مصاحبههایی مبنی بر حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی صنعت دارو به عنوان استراتژیکترین صنعت برای استفاده از چنین امکانی، گمانهزنیها در مورد حذف قطعی ارز ۴۲۰۰ تومانی برای سایر صنایع بهرهمند را بیش از پیش تقویت کرد. اما ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت در نشست خبری، از فراهم نبودن شرایط برای حذف ارز دولتی داروسازان خبر داد. همین امر موجب شد تا رفتارهای یکپارچه برای تقویت تقاضا با این محور در گروههای مختلف رنگ عوض کند.
میزان بازدهی و ارزش بازار صنایع بورسی از ابتدای سال ۱۳۹۸
کاهش قیمت جهانی نفت با تشدید جنگ تجاری آمریکا و چین
در حالی که تولیدکنندگان نفت همچنان در تلاشند تا با کاهش عرضه نفت از افت قیمت آن جلوگیری کنند، تحولات تهدیدکننده تقاضای جهانی نفت باعث شده است که قیمت این محصول تنها ظرف یک هفته اخیر حدود ۹ درصد در بازارهای جهانی کاهش یابد.
شدت گرفتن تنشهای تجاری بین آمریکا و چین باعث شد که قیمت نفت سبک تگزاس در معاملات روز پنجشنبه بورس کالای نیویورک حدود ۸ درصد نسبت به روز معاملاتی قبل کاهش یابد؛ اتفاقی که در ۴.۵ سال اخیر بیسابقه بوده است.
هفته گذشته دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد از ابتدای ماه آینده میلادی (۱۰ شهریورماه) نرخ تعرفه بر ۳۰۰ میلیارد دلار از کالاهای چینی را ۱۰ درصد افزایش خواهد داد و متقابلاً چین نیز از اعمال محدودیتهای جدید بر واردات محصولات کشاورزی از آمریکا خبر داد.
در این میان وزارت خزانهداری آمریکا نیز روز دوشنبه با صدور بیانیهای چین را به کاهش تعمدی قیمت یوان در راستای دستیابی به امتیازات غیرمنصفانه در تجارت بینالملل متهم کرد و دونالد ترامپ نیز با انتشار پیامهایی در توئیتر اتهام «دستکاری نرخ ارز» را علیه چین تکرار کرد.
در پاسخ به این اتهامات، بانک مرکزی چین اعلام کرد: «چین هرگز از نرخ ارز بهعنوان ابزاری برای امتیازگیری در مناقشات تجاری استفاده نکرده و در آینده نیز چنین کاری نخواهد کرد. اما اقدامات ارزی واشنگتن آسیب شدیدی به نظام مالی بینالمللی وارد کرده و موجب بروز سردرگمی در بازارهای مالی جهان شده است. ما به آمریکا توصیه میکنیم از تکرار اشتباهات گذشته بپرهیزد و به مسیر درست بازگردد.»
اگر چین بخواهد برای مقابله با آمریکا در جنگ تجاری، واردات نفت از این کشور را متوقف کند و بیاعتنا به تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران، واردات نفت از ایران را به حالت عادی بازگرداند، آنگاه وضعیت متفاوتی بر بازار نفت حاکم خواهد شد. چین قبل از آغاز تحریمهای نفتی دولت ترامپ علیه ایران، روزانه حدود ۶۰۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد میکرد. (اتاق ایران)
تحریم ۱.۷ میلیارد دلاری شرکت آمریکایی توسط دولت ترامپ
یک شرکت در آمریکا به دلیل نقض تحریمهای اعمال شده علیه ایران مبلغ ۱.۷ میلیارد دلار به خزانهداری آمریکا پرداخت میکند.
وزارت خرانهداری آمریکا اعلام کرد: شرکت آمریکایی “پکار” مبلغ ۱.۷ میلیارد دلار به خزانهداری آمریکا را به دلیل نقض تحریمهای اعمال شده علیه ایران پرداخت میکند.
این وزارتخانه گفت: “این شرکت مستقر در واشنگتن موافقت کرده برای ۶۳ مورد نقض آشکار تحریمها علیه ایران ۱.۷ میلیون دلار بپردازد.” این شرکت، ۶۳ وسیله نقلیه را از طریق یک شرکت تابعه در هلند به اروپا تحویل داد، اگرچه ایران مصرفکننده نهایی این محصولات بود. مبلغ کل معامله ۵.۴ میلیون دلار بود.
پکار شرکت تولیدکننده خودروهای سنگین آمریکایی است. این شرکت سومین شرکت بزرگ تولیدکننده انواع کامیونها و خودروهای سنگین در جهان (پس از دایملر آگ و ولوو) است. (ایبنا)
عبور یوآن از آستانه نرخ برابری ۷ با دلار
ضربات پیاپی چین و آمریکا در جدال اقتصادیشان به پیچیدهترین وضعیت خود رسیده است. پس از رکوردشکنی نرخ یوآن در برابر دلار وزارت خزانهداری آمریکا رقیب خود را وارد لیست کشورهایی کرد که به دستکاری تعمدی نرخ ارز خود اقدام میکنند.
چینیها دستکاری تعمدی را رد و علت شکسته شدن سقف مقاومتی نرخ برابری دلار به یوآن را پس از ۱۱ سال فشار اقتصادی واشنگتن عنوان کردند. اقدامات اخیر از سوی دو کشور احتمال ترکیب جنگ ارزی و تجاری را بالا برد و سرمایهگذاران را به سمت ذخایر امن هدایت کرد.
بالاگرفتن آتش جنگ تجاری، تفاضل بازدهی اوراق خزانه ۱۰ ساله و ۳ ماهه آمریکا را منفیتر از قبل کرد. این فاصله که بهعنوان معیار پیشبینی رکود (یا برعکس احیای اقتصادی) از آن استفاده میشود، پس از تنشهای تجاری روزهای اخیر میان دو غول اقتصادی جهان، باز هم عمق خود را در محدوده منفی بیشتر کرد. ظرف ۵۰ سال گذشته، هرگاه این معیار به محدوده منفی وارد شده، یک دوره رکود، پیامد آن بوده است.
در حال حاضر تفاوت بازدهی اوراق بلندمدت و کوتاهمدت به منفی ۳۲/۰ درصد رسیده و در حال گسترش بهنظر میرسد. پس از آنکه پکن اجازه شکسته شدن سد «۷» (نرخ برابری دلار آمریکا به یوآن چین) را صادر کرد تا رنمینبی (یوآن) در برابر دلار تضعیف شود، واکنش اوراق خزانه آمریکا نیز با ترسیم یک منحنی معکوس بازدهی مشخص شد. روز سهشنبه، پس از اینکه آمریکا چین را در فهرست دستکاری تعمدی نرخ ارز قرار داد، با تشدید سریع اختلافات تجاری بین دو کشور، نرخ برابری دلار به یوآن رکورد نزولی دیگری که پایینترین سطح ۱۱ ساله است را به ثبت رساند. همگام با شکسته شدن سد مقاوم ۷ و تضعیف یوآن در برابر دلار، بازارهای جهانی سهام نیز فرآیند سقوط خود را با شدت بیشتری ادامه دادند. (دنیای اقتصاد)
تصمیمات سخت نیازمند برخورداری از سرمایه سیاسی زیاد، ظرفیت اجتماعی و در نهایت قدرت طراحی است.
شاید تعجبآور باشد که ما اشتباهی را مرتب تکرار میکنیم و بار دیگر، میبینیم که همان اتفاقات و نتایج تکرار میشود.
نخستین علت شاید این باشد که در کشور ما هیچ کس مسئول خروجی کل عملکرد اقتصادی کشور نیست. این نکته بسیار مهمی است. ما تنها کشوری هستیم که همه مسئولان آن منتقد وضع موجود هستند. این هم نکته بسیار عجیبی است. پس چه کسی باید بپذیرد که مسئول عملکرد کل این مجموعه است و از آن هم دفاع کند، ولو اینکه عدهای مخالف باشند؟
مسأله دیگر، وجود درآمدهای نفتی است که باعث میشود متوجه نشویم اساساً اداره کشور یعنی چه. یعنی همین که نفتی را استخراج، صادر و درآمد آن را خرج کنید، با یک قیمت متوسط نفت، امور کشور کم و بیش میگذرد. فرض کنید درآمد ارزی کشور ۷۰-۸۰ میلیارد دلار باشد که بخش زیادی از آن به نفت مربوط میشود. این ارز به بانک مرکزی میرود، بخشی از آن صرف واردات قطعات و مواد اولیه شده و تولید را زیاد میکند، بخشی نیز صرف خرید ماشینآلات و تجهیزات میشود و میشود سرمایهگذاری، بخشی هم صرف کالای مصرفی میشود، ریال آن را نیز دولت در بخشهای مختلف مانند آموزش و پرورش و بهداشت و درمان هزینه میکند و میشود خدمات رفاهی.
در نتیجه این اتفاقات، خود به خود کشور را میچرخاند و اداره میکند. به عبارت دیگر، آن که زندگی مردم است و هر روز صبح بیدار میشوند، سرکار میروند و شب به خانه بازمیگردند، عمدتاً با همین انجام میشود. در این میان دو سه هزار نفر هم صبح تا شب با هم جلسه دارند، درحالی که این دو ارتباط زیادی با هم ندارند. طی همین فرآیند، مثلاً امروز تصمیم گرفته شده فلان کار بشود یا نشود، در واقع همان ۷۰ میلیارد دلار درآمد ارزی دارد میچرخد و کار خودش را میکند، اما شما هم به عنوان مدیر وقت سر خاراندن ندارید و از این جلسه به آن جلسه در رفت و آمد هستید.
امروز کشور ما دو مسأله جدی دارد؛ روابط خارجی و اقتصاد. کدام یک از افراد و گروههای سیاسی، بیرون یا داخل نظام تصمیمگیری، راهکار حل این دو مسأله را ارائه کردهاند؟ اما تا دلتان بخواهد همه تحلیل میکنند و شعار میدهند.
آیا کسی از سیاستمداران حاضر است به مردم بگوید باید مدتی سختی تحمل کنیم؟ چرا این طور است؟ چون به اعتماد عمومی یک ضربه بزرگ وارد شده است.
ما در حال حرکت به سمت یک آزمون هستیم، باید منتظر بمانیم و ببینیم چطور از آن خارج میشویم. امروز در موقعیتی قرار گرفتهایم که آن عاملی که رفاه مستقل از کیفیت حکمرانی را برای ما فراهم میکرد، بسیار کمرنگ شده است، یعنی همان درآمدهای نفتی که کم شده است. در یک احتمال، ممکن است نظام تصمیمگیری ما به سمت حل این مسأله حرکت کند و به گذشته بازگردیم که بهبود موقتی ایجاد کرده بود. اما نکته اینجا است که ابرچالشهایی که برشمرده میشود، مسألهای داخلی، مربوط به خود ما و به کیفیت اداره امور از سوی خود ما بازمیگردد. به عبارت دیگر حتی یک تزریق ۶۰-۵۰ میلیارد دلاری نفتی در سال، مسأله صندوقهای بازنشستگی، بحران آب یا نظام بانکی را حل نمیکند. درآمدهای نفتی تنها بهبود موقتی ایجاد میکند. در چنین شرایطی، یا این مسیر به همین صورت جلو میرود یا اینکه میتوانیم مسأله را با مردم حل کنیم تا اصلاحات عمیق اقتصادی صورت بگیرد.
هرچه موضوعی در کشور ما مهمتر باشد، ابهام آن هم بیشتر است و در مقابل، هرچه موضوع پیش پا افتادهتر، تفصیل بیشتری دارد. مثلاً درباره نرخ ارز چیزی نداریم، اما درباره انواع علوفه، در وزارت کشاورزی دستورالعملهای متعدد وجود دارد. بنابراین، کار ما ساده نیست و مسیری که باید طی کنیم، طولانی است و باید با صبر و طمأنینه جلو رفت تا به نتیجه برسد.
در کشوری توسعهیافته برای سیاستمدار راهی تعیین شده است که نمیتواند از آن خارج شود. در چنین کشوری، اگر یک سیاستمدار میخواهد بیشتر خرج کند، گفته میشود اشکالی ندارد، به مردم بگو اگر مرا انتخاب کردید، مالیات را افزایش میدهم و به جای آن بیشتر خرج میکنم، چون بانک مرکزی هم دست او نیست.
اما در کشور ما صدها دکمه جلوی سیاستمداران ما روی میز آنان قرار دارد و هر کدام از دکمهها را که فشار میدهند، اثر آن در یک جای دیگر معلوم میشود. چه قیمت حاملهای انرژی باشد، نرخ ارز نیمایی، دادن مجوز برای واردات یک گروه کالا و ممنوعیت گروهی دیگر از کالا و هزاران تصمیم دیگر. دست او برای هر کاری باز است، اصلاً میتواند از فردا واردات این کالا را ممنوع یا آزاد کند. وقتی روی میز جلوی سیاستمدار ما پر از دکمههای مختلف است، او دکمههایی را فشار میدهد که قدرت بیشتری به او میدهد.
حال اگر به سیاستمدار بگویید ارز تک نرخی باشد، یعنی شما دارید میگویید که سیاستمدار چند دکمه را که روی هرکدام یک نرخ نوشته شده است از میز خود حذف کند. اما اگر سیاستمدار دو یا سه نرخ ارز تعیین کند، هر روز عدهای پشت در اتاق او مینشینند تا ارزهای مختلف بگیرند. او هم به یکی میگوید فردا بیا، به یکی از ارز خاصی میدهد، به دیگری هم میگوید به خاطر حسن رفتار، ارز ۴۲۰۰ تومانی به تو میدهم، این دکمههای فراوان برای سیاستمدار ما حلاوتی دارد که وصف نشدنی است.
ما به عنوان اقتصاددان وقتی از اصلاح اقتصادی حرف میزنیم، یعنی سیاستمدار همه این دکمهها را از روی میز خود بردارد. طبیعتاً سیاستمدار هم میگوید شما میخواهید مرا بیکار کنید اما کار من این است که هر روز این دکمهها را یکی یکی فشار بدهم.
منبع: گفتوگوی دکتر مسعود نیلی با روزنامه ایران